روایت خاتمی از تلاشها برای دیدار اتفاقی رئیس جمهور ایران و آمریکا/ شرط عجیب آمریکایی ها برای آزادی اموال ایران/ گلایه خاتمی از رهبری چه بود؟

روزنوشتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی، 11 مهر 1377

«آقاى [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نفت] آمد و گفت، در چند روز اخیر، یک دلار به قیمت نفت افزوده شده و جلسه اعلانی سه کشور عربستان، مکزیک و ونزوئلا، ممکن است باعث تنزل قیمت شود. در جلسه مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، سیاست‌هاى انرژى‌هاى غیرفسیلى بررسى و تصویب شد. پیشرفت خوبى داشتیم. بعد از جلسه با آقاى [محمد] یزدى، [رییس قوه قضاییه]، در مورد اظهارات آقاى [علی] رازینى، [رییس کل دادگستری استان تهران] با آقاى [سیدمحمود] علیزاده طباطبایى، براى انصراف او از شهادت علیه آقاى [محمدرضا] نقدى، تذکر دادم و گفتم، راه درست این است که مسأله به صورت مرضى‌الطرفین حل شود. ایشان هم گفت، بهتر بوده با مصالحه تمام مى‌شد و نه دادگاه و گفت، پیگیرى مى‌کند.
آقاى خاتمى، [رییس‌جمهور] بعد از جلسه، به دفترم آمد. با اظهار رضایت، توضیحاتى در مورد سفر به آمریکا داد و از رهبرى گله داشت، به خاطر مطرح کردن مسأله مطبوعات در آستانه سفر ایشان و نیز برخورد با مطبوعات که مى‌توانست اسباب زحمت در سفر باشد؛ گرچه به خیرگذشت. گفت، آمریکا سعى داشت که به ایران نزدیک شود و واسطه‌هایى مى‌خواستند که سخنرانى ایران، بلافاصله بعد از [بیل] کلینتون باشد که ایران نپذیرفت که خیلى هم مهم بود [روایت محمحدعلی ابطحی مسئل دفتر رئیس جمهور از ماجرا را اینجا بخوانید]. چون جلسه پیش از ظهر، خیلى باشکوه‌تر از جلسه بعدازظهر بود و وقت را به آقاى [نلسون] ماندلا دادند و بعدازظهر هم کلینتون، به بهانه تلفن مى‌خواست به اتاق ما بیاید که ما در آن ساعت نرفتیم.
گفت، کاخ سفید توسط آقاى واله، از مدیران دفتر رییس‌جمهور، پیغام داده بود که اگر ایران، سندى در مورد تلاش جمهوریخواهان آمریکا در زمان وجود گروگان‌هاى آمریکایى در ایران، براى آزاد نشدن آنها قبل از انتخابات آمریکا ارایه بدهد، حاضرند اموال ایران را آزاد کنند. گفتم قبلا هم چنین پیغامى داده بودند، ولى به جایى نرسید؛ در عین‌حال قابل بررسى است.
گفت، در مورد ضررهاى رد شدن افرادى از جناح چپ در نامزدى مجلس خبرگان، با رهبرى صحبت کرده و رهبرى گفته، خودتان با شوراى نگهبان مذاکره کنید و به‌خصوص در مورد آقاى [سیدمحمد موسوی] خویینى‌ها؛ قرار است شوراى نگهبان براى مذاکره، فردا ناهار میهمان ایشان باشند. از من هم خواست که تذکر بدهم. درباره کسری بودجه و مشکلات اقتصادى هم صحبت شد.
ظهر فاطى آمد و گفت، آقاى [محمود] واعظى مى‌خواهد، براى پذیرفتن سفارت ایران در لندن، مشورت کند. عصر آقاى [محمدحسن] مهذب، نماینده ایران در سفارت‌مان در بلژیک اول پیروزى انقلاب آمد. گزارشى از خدمات خود براى امام در هنگام اقامت در پاریس و توصیه دولت فرانسه داد و براى ادامه سکونت در خانه‌اى که اخیرا مصادره شده، استمداد کرد.
آقاى دکتر [مهدی] اکبرزاده، [مشاور وزیر کشاورزی] آمد و براى حل مشکلات تحقیقات براى ساخت سموم کشاورزى استمداد کرد. آقاى [سیدمحمود] علیزاده طباطبایى آمد. گزارشى از مشاهده منظره حمله به آقایان [عبدالله] نورى و [عطاءالله] مهاجرانى، در مراسم نماز جمعه تهران و حضور شخص آقاى [محمدرضا] نقدى در بین حمله کنندگان و اعلان آمادگى براى اداى شهادت کرد و نیز تماس آقاى [علی] رازینى، [رییس‌کل دادگستری استان تهران] با او در این مورد براى منصرف کردنش از شهادت و گفت، مشاهداتش را به وزارت کشور و شوراى عالى امنیت ملی هم داده است. [تحقیقات وزارت اطلاعات درباره ماجرای حمله به عبدالله نوری و عطاءالله مهاجرانی] آقاى [حسین] اعلایى، رییس ستاد مشترک سپاه آمد. اظهار ناراحتى کرد، از تعیین فرماندهى کل براى ارتش و اینکه ارشدیت نظامى از سپاه به ارتش منتقل خواهد شد و باعث مسأله‌دار شدن سپاهیان مى‌شود. از من خواست، براى جلوگیرى از تبعات این مسأله، فکرى و کمکى بنمایم.
یاسر آمد و گفت، آقاى [محمدرضا] نورى [شاهرودی]، از عربستان اطلاع داده که با تلاش یکى از افغانى‌هاى مقیم عربستان، قرار شده زندانى‌هاى ایرانى در افغانستان آزاد شوند.»

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱۲ مهر، ۱۴۰۰ ۷:۵۰ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *