روایت کاظم جلالی از ماجرای کوی دانشگاه 88 و تحقیقات مجلس؛ گزارش نهایی آماده نشد!

آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی کاظم جلالی با روزنامه شرق درباره اتفاقات سال 88 و حمله به کوی دانشگاه تهران و کوی سبحان است:

در مورد ماجرای حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان آقای لاریجانی چه واکنشی داشتند؟

ایشان از مجتمع سبحان بازدید کردند. انصافا آقای دکتر لاریجانی خیلی دلسوزانه پیگیری می‌کردند و مرتبا از ما گزارش می‌خواستند. برخی‌ها به ایشان نامه می‌نوشتند، به ما با دستور ارجاع می‌داد حتی به یاد دارم که در روزهای تعطیل هم با پیک مجلس نامه را به در منزل ما می‌آوردند و ما سریعا با مسئولان تماس می‌گرفتیم و کار هرروزه ما پیگیری و گزارش‌دهی بود.

بحث کوی چه بود و چگونه پیگیری شد؟

یک روز من در دانشگاه امام صادق(ع) بودم که آقای نادران با من تماس گرفت و گفت فلانی هرچه در دست داری زمین بگذار و سریع به کوی بیا. سریع رفتم؛ آقای نادران بود و بعد آقایان زاکانی و سروری هم اضافه شدند. دانشجویانی هم که با ما صحبت می‌کردند دانشجویان بسیجی و متدینی بودند و از اینکه کتک خورده‌اند شدیدا شکایت داشتند و اتفاقا ملاقات و جلسه ما با آنها در داخل نمازخانه بود و با آنها نماز خواندیم و حرف زدیم و در دفتر بسیج جلسه گرفتیم.

معلوم شد چه کسانی بودند؟

یک‌سری تصاویر انداخته بودند که به ما نشان دادند. این تصاویر از کتک‌خوردن خودشان و تخریب اتاق‌ها و وسایل بود. دانشجویان اصرار داشتند از کوی نروید و شب نزد ما بمانید؛ ما می‌ترسیم؛ ممکن است دوباره در شب به ما حمله کنند. من دیدم فاجعه خیلی عمیق است بنابراین از همان‌جا با دکتر لاریجانی تماس تلفنی گرفتم و کل ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. بعد از آرام‌کردن دانشجویان با آقایان دسته‌جمعی مستقیم از کوی به دفتر دکتر لاریجانی رفتیم که اتفاقا ایشان در دفتر نبود و مدتی گذشت تا برگشتند و به من گفتند رفتم دفتر آقا تا گزارش شما را انتقال دهم و نهایتا پس از بحث و تبادل ‌نظر قرار شد کمیته‌ای به ریاست آقای ابوترابی و عضویت بنده و آقایان نادران، زاکانی و سروری و عباسپور و کاتوزیان تشکیل شود. ما کمیته‌ای شدیم که کار آن هیچ‌گاه منتج به تدوین یک گزارش نشد. برخلاف پرونده کهریزک؛ جلسات تدوین گزارش تشکیل نمی‌شد.

چرا؟

تک‌تک اعضا مایل به کار بودند. چند بار من به حاج آقا ابوترابی گفتم. ایشان گفت فلانی خودت بنشین و گزارش را بنویس. من گفتم دارم گزارش کهریزک را می‌نویسم. دیگر نه وقتی دارم و نه توانی. انصافا آن روزها خیلی گرفتار بودیم و جلسات مکرری در مجلس حتی با خانواده‌های دستگیرشدگان داشتیم و گویا دیگر کسی حاضر به نگارش نشد و مشمول مرور زمان شد.

توصیه شده بود یا سنگ‌اندازی؟

هیچ‌کدام. به نظرم تکرار حوادث و گرفتاری‌ها، آن را مشمول مرور زمان کرد. رهبری از آن اتفاق به‌عنوان جنایت نام برده بودند. بخشی از دانشجویان را دستگیر کرده و به وزارت کشور برده بودند.

طبقه منفی چهار وزارت کشور که آن زمان در موردش حرف بود؟

نمی‌دانم نامش چیست. اما خیلی سریع کمیته آنجا رفت. با احترام برایشان لباس خریداری و عذرخواهی شد.

مشخص شد مهاجمان به کوی چه کسانی بودند؟ سازماندهی شده بودند یا نه.

پیگیری‌های خوبی شد اما منتج به نوشتن گزارش نشد.

آذر ماه ٨٨ وقتی قرار بود گزارشی در صحن مجلس ارائه شود، آقای مرتضوی صبح همان روز به مجلس رفت و قرائت گزارش به بعد موکول شد. آمدن ایشان تأثیری در این کار داشت؟

یادم نمی‌آید آقای مرتضوی آمده یا نه اما ایشان در جریان گزارش هیچ اقدام منفی‌ای برای تأثیرگذاری بر گزارش انجام نداد. اما در قرائت گزارش تأخیر بود چون باید به تأیید اعضا می‌رسید و ما چندین جلسه داشتیم. ابتدا گزارش اولیه آماده شد و نقدهای زیادی به آن وارد شد و چند بار گزارش رفت و برگشت تا نهایتا چیزی که شنیدید قرائت شد. من هم گزارش را در جلسه علنی مجلس قرائت کردم. خودم را برای اتفاقی در داخل مجلس آماده کرده بودم و چندین کپی از گزارش در جیب‌های مختلف داشتم که اگر پاره شد، داشته باشم.

از سمت آقای مرتضوی یا دوستانشان تهدید شدید؟

خیر. حتی ایشان گلایه هم نکردند.

از سمت نمایندگان موافقشان چطور؟

فقط تیم مسئول، از گزارش خبر داشتند. تلاش ما بر این بود که منصفانه کار را انجام دهیم. حتی اگر به مصاحبه‌های ما دقت کنید، بحثمان این بود که در سیستم اختلالی ایجاد شده ولی جمهوری اسلامی ایران این ظرفیت را دارد که اختلال را برطرف کند. آن زمان استدلالمان این بود. بحث ما این بود که اگر اشتباهاتی انجام داده‌ایم، چرا باید افراد به دیگران و خارج از نظام شکایت کنند. بالاخره مجلس، خانه ملت است و مردم باید احساس کنند اگر در جایی مورد ظلم بودند، در درون نظام و در مجلس مسئولان پیگیری می‌کنند. انصافا هم خیلی مؤثر بود. الان زمانش گذشته اما خاطرات زیادی دارم از تلفن‌ها و پیگیری‌هایی که بود. به‌گونه‌ای که همه احساس کرده بودند ملجائی درون سیستم وجود دارد بدون اینکه قضاوتی نسبت به مسائل دیگر داشته باشد، کار را به سامان می‌رساند. مقطعی از بس این موضوع را فشرده پیگیری کردیم، بیمار شدیم. از این جهت این اتفاق خوب بود که وضعیت خودترمیمی در نظام وجود داشت.

منبع: روزنامه شرق، دوشنبه 1396/10/4

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۴ دی، ۱۳۹۶ ۵:۰۶ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *