روزی که علامه جعفری یک دختر فراری را به منزل رساند!
همسر ایشان [علامه جعفری] بسیار مدبر و مدیر بود و همین باعث شده بود مرحوم علامه با خاطر جمعی به کارهای تحقیقاتی و نوشتاری خود بپردازند. استاد طبق نظمی که داشت، راس ساعت 10 شب میخوابید و صبح زود بیدار میشد، حتی اگر مهمان در خانه بود عذرخواهی میکردند و برای خواب به اتاق خودشان میرفتند. در اینکه ایشان یکی از انسانشناسان مطرح معاصر هستند شک ندارم، انسانشناسی که بشدت انساندوست هم بودند و عملا این ویژگی را ثابت میکردند. یادم هست یکی از دخترانشان به نام عذرا در خیابان انقلاب و در کنار دکه روزنامهفروشی با دختری تقریبا 15 ساله آشنا شده بود که از قرچک ورامین به تهران آمده و از عذرا خانم سراغ دفتر مجله زن روز را میگیرد. او متوجه میشود دختر از خانه فرار کرده، بنابراین او را با ترفندی به خانه زندهیاد علامه آورده بود. مرحوم علامه با دختر بسیار صحبت کرد و راضیاش کرد به خانه برگردد. آن شب ایشان همه برنامههای منظم و شبانه خود را کنار گذاشت و با ما به ورامین آمد و دختر را تحویل پدر و مادرش داد. تا این میزان به انسانها اهمیت میداد و سرنوشت آنها برایش مهم بود. این ویژگیهایی است که شخصیت ممتاز ایشان را چند بعدی و چند وجهی کرده بود.
راوی: منوچهر صدوقی سها، داماد علامه جعفری
منبع: در گفتگو با روزنامه جام جم، پنجشنبه 1396/8/25