زندگی هاشمی رفسنجانی به روایت وکیل خانوادگی؛ «هرگز از کسی شکایت نکرد»

آشنایی او با آیت‌ا… هاشمی به ۱۹ بهمن ۵۷ بازمی‌گردد. در این باره می‌گوید: «از همافرهایی بودم که آن رژه را در حضور حضرت امام(ره) رفتیم.» اما ارتباط نزدیک‌ترش با آیت‌ا… از سال ۶۴ آغاز شد؛ یعنی زمانی که فرمانده جنگ بود و او نیز مسئول بودجه‌های دفاعی! و سرانجام از سال ۷۴ رسما وکالت فرزندان آیت‌ا… هاشمی را برعهده گرفت. در آستانه دومین سالگرد ارتحال آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی، روزنامه آرمان در گپ و گفتی با سیدمحمود علیزاده طباطبایی، وکیل خانواده هاشمی به بازخوانی خاطراتی از مرحوم هاشمی رفسنجانی پرداخته است. بخشهایی از گفت‌وگوی دکتر سیدمحمود علیزاده طباطبایی که به خاطرات هاشمی رفسنجانی می پردازد را در ادامه می‌خوانید.

دو سال از رحلت آیت‌ا… هاشمی می‌گذرد. ایشان چه ویژگی‌هایی داشتند که نامشان همیشه پررنگ و تاثیرگذارتر است؟

مهم‌ترین نکته‌ای که درباره آیت‌ا… هاشمی مطرح است، دلبستگی و وابستگی‌شان به نظام جمهوری اسلامی و انقلاب بود که با وجود تمام فشارها و مشکلاتی که برای ایشان ایجاد کردند، هرگز حاضر نشدند قدمی مردد نسبت به اصل نظام و انقلاب بردارند. فشارها و هجمه‌ها بعد از اتفاقات سال 88 نسبت به ایشان و خانواده‌شان خیلی زیاد بود، به طوری‌که فائزه، مهدی و حسین مرعشی زندان بودند. روزی در نبود آیت‌ا… به منزلشان رفتم و با عفت خانم صحبت کردم و سعی کردم کمی آرامشان کنم اما به محض ورود حاج‌آقا، ایشان از شدت عصبانیت گویی منفجر شدند و با تندی خطاب به ایشان گفتند: «شما در جوانی شجاع‌تر بودید، الآن از چی می‌ترسید که سکوت کرده‌اید! ما که اصل انقلاب و نظام هستیم، باید سه تا از فرزندان ما در زندان باشند و شما هیچی نگویید! من این 4 بچه را جلوی زندان‌ها بزرگ کردم…» دیدم مرحوم هاشمی بغض کرد و به حاجیه خانم گفت: «عفت خانم بعد از فوت رسول‌ا…، جده‌ات حضرت زهرا(س) خطاب به امیرالمومنین علی‌(ع) که امامش بود، گفت «عین جنین، زانوها را به بغل گرفته و در خانه نشسته‌ای! در این هنگام، صدای اذان بلند شد، حضرت فرمودند: اگر می‌خواهی این صدا قطع شود، من اقدام کنم» که ساکت شدند. مرحوم هاشمی ادامه داد حالا حکایت من و دیگران نسبت به انقلاب، حکایت «دایه و مادر» است؛ مادر حاضر است فرزندش را واگذار کند، اما از او نمی‌گذرد! آیت‌ا… هاشمی همچنین گفتند که در سال‌های دور که حتی برخی بزرگان دلسرد شده بودند، من بودم که می‌رفتم و تشویق می‌کردم همچنان امیدوارانه ادامه دهند و اکنون امروز که نظام دست ماست، من ناامید شوم؟ ایشان به کارایی نظام اعتقاد داشت و عنوان می‌کرد اگر مشکلاتی داریم به دلیل ضعف مسئولان است و اعتقاد راسخ داشت که فقه شیعه توان اداره کشور را دارد، به شرط اینکه فقه پویا باشد. در مجلس اول، تمام بزرگان نظام در مجلس حضور داشتند؛ آیت‌ا… خامنه‌ای، شهید رجایی، باهنر، چمران، مرحوم بازرگان، یزدی، سحابی و… و از حدود 200 نفری که اعتبارنامه‌هایشان تصویب شده بود، 146 نفر به ایشان برای ریاست مجلس رأی دادند و از همان ابتدا مکاتبات متعددی بین ایشان و شورای نگهبان در این باره انجام شد. یکی از موارد فقهی، قانون تعزیرات بود که بارها بین امام، رئیس‌جمهور وقت آقای خامنه‌ای، آقای منتظری، شورای عالی قضائی و شورای نگهبان در رفت و آمد بود، زیرا شورای نگهبان معتقد بود، قانون نمی‌تواند میزان تعزیر را تعیین کند و تعیین‌کننده، قاضی است و مرحوم هاشمی هم تأکید داشت که «ما نمی‌توانیم اختیار مردم را به دست یک قاضی بدهیم؛ آنهم فردی که مجتهد نیست! قانونگذار باید میزان تعزیر را مشخص کند.» این اختلاف نظر به دخالت حضرت امام(ره) منجر شد و این موضوع را من هم از زبان خودشان شنیدم و هم بعدها در خاطراتشان نیز آمد که ایشان در این باره خدمت حضرت امام(ره) رسیده و عنوان کردند که با این دیدگاه‌ها امکان اداره مملکت وجود ندارد! و حضرت امام(ره) از ایشان می‌پرسند: «نظر شما در این باره چیست، چگونه می‌توان اوضاع را اداره کرد؟» مرحوم هاشمی این گونه پاسخ دادند که ما در مجلس، فقیه و آدم متدین و دلبسته به انقلاب، زیاد داریم، اجازه دهید آنچه ما به مصلحت نظام تشخیص دادیم، همان را به عنوان قانون تصویب کنیم، حتی اگر شورای نگهبان برخلاف برداشتی که خودشان از اسلام دارند، تشخیص دهند! امام(ره) پذیرفتند و این مبنایی شد برای تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام! به این ترتیب مقرر شد: آنچه به تصویب دوسوم نمایندگان مجلس رسید، معتبر و به مصلحت نظام است. در این ماجرا حتی حضرت امام(ره) نامه‌ای نوشتند مبنی بر اینکه «کاری نکنید که در جهان امروز، اسلام متهم به عدم توانایی برای اداره کشور شود.» دیدگاه «آیت‌ا…» که آن را استوار هم کردند، این بود که جایگاه عقل در فقه مورد غفلت قرار گرفته و این در حالی است که بسیاری مسائل را با عقل متعارف بشر می‌توانیم حل کنیم، زیرا عقل یکی از منابع عمده فقه است. در صدر مشروطه، اختلافات زیادی در این رابطه وجود داشت و بسیاری علما از جمله مرحوم شیخ فضل‌ا… معتقد بودند که مجلس حق قانونگذاری ندارد و قانونگذاری حق خداوند است و ما تمام قوانین را داریم. این دیدگاه در اوایل انقلاب و در میان فقهای شورای نگهبان نیز بود اما مرحوم هاشمی توانست با تبیین اهمیت موضوع، امام(ره) را با خود همراه کند و سرانجام مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد. علاوه بر قانون تعزیرات، قانون کار، مواد مخدر، زمین شهری، تعزیرات بهداشتی و… از جمله دستاوردهایی است که شورای نگهبان، خلاف شرع تشخیص داد که در مجلس اول با رأی دوسوم نمایندگان تصویب و بعدها با تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز تصویب و با اصلاحاتی اجرایی شد. مرحوم هاشمی از همان ابتدا اذعان به این داشتند که برخی مسئولان بعضا مصالح نظام را درک نمی‌کنند و با دیدگاهی خشک به مسائل نگاه می‌کنند و متوجه نیستند که امروز ما باید خیلی از مسائل را حل کنیم تا بتوانیم مملکت را اداره کنیم و با این ذهنیت امکانپذیر نیست!

هجمه‌ها و اتهام‌زنی‌های زیادی به آیت‌ا… هاشمی روا می‌شد. به عنوان وکیل خانواده هاشمی در خاطر دارید که ایشان از هتاکان و مخالفان خود شکایت کرده باشد؟

به هیچ‌وجه! برخی رسانه‌ها بعد از سال 88، حتی به ایشان توهین و فحاشی می‌کرد. یک بار به ایشان گفتم اجازه می‌دهید شکایت و پیگیری قضائی کنم که پاسخ دادند «برو به آقای شریعتمداری بگو که این کارها درست نیست!» و اجازه ندادند که شکایتی انجام شود. در تمام دوران تصدی مسئولیت‌های مختلف، هرگز از هیچ رسانه‌ای شکایت نکرد! از ابتدای فعالیت آقای هاشمی در دهه 40، همه می‌دانستند که آدم منصفی است و حرف همه را گوش می‌کرد. یک بعد نظام را که ایشان خیلی روی آن تأکید داشت، حضور مردم در صحنه و توجه به رأی و نظر آنها بود. در قضایای سال 88 برخی آقایان مسئول درباره انتخابات، اطلاعاتی به ایشان داده بودند که برای ایشان یقین شده بود اتفاقاتی که افتاده به مصلحت کشور نیست و تمام تلاش خود را می‌کرد این موضوع را به اثبات برساند اما دستشان به جایی نمی‌رسید! از طرفی برخی رفتارها چنان بود که شخص مقام معظم رهبری در رابطه با ماجرای کهریزک تعبیر «جنایت» را استفاده کردند! بنده بر اساس یادداشت‌هایی که در دفتر خاطراتم ثبت کرده‌ام، از سال 88 تا 92 و 93، یکهزار روز کاری در دادگاه انقلاب برای پیگیری‌های پرونده‌ها حضور داشتم و بیش از 500 تا 600 پرونده را وکالت کردم و نه تنها حتی یک ریال حق‌الوکاله دریافت نکردم بلکه به بسیاری از موکلانم که اغلب دانشجو بودند، کمک هم می‌کردم! من این مسائل را به اطلاع مرحوم هاشمی می‌رساندم و خیلی وقت‌ها قرار ملاقات برای خانواده‌های زندانیان با ایشان می‌گذاشتم و می‌گفتند: «من نمی‌دانم چگونه جواب خدا را بدهم!» و در همین اواخر عمرشان یکبار شنیدم که اظهار می‌کردند: «قرار بود الگو شویم برای جهان اسلام اما عبرت شدیم!» زمانی از آیت‌ا… شنیدم که می‌گفتند بعد از شهادت دکتر بهشتی، حضرت امام(ره)، از ایشان خواسته‌اند ریاست قوه قضائیه را برعهده بگیرد که ایشان در پاسخ گفته بودند: «من آدم دل‌رحمی هستم و دلم نمی‌آید کسی را زندان کنم!» که با این اظهارات، امام(ره) خندیدند و گفتند: «پس به درد قوه‌قضائیه نمی‌خوری!» واقعا آدم دل‌رحمی بودند؛ بارها دیدم وقتی از درد و رنج‌های خانواده‌ها برایشان صحبت می‌کنم، به شدت متأثر می‌شدند و آرام آرام اشک می‌ریزند!

چرا ابعاد شخصیتی مرحوم هاشمی در زمان حیاتشان مطرح نشد؟

همین طور است؛ برای نمونه یک بعد شخصیتی مرحوم هاشمی، ساده‌زیستی ایشان بود که دقیقا عکس آن تبلیغات شده بود و بعد از فوت ایشان که آیت‌ا… سیدمهدی طباطبایی تعبیر «شهادت» از آن کردند، منزلشان تبدیل به موزه شد و افرادی که برای بازدید مراجعه می‌کنند، تعجب می‌کنند و اصلا باورشان نمی‌شود آقای هاشمی که نفر سوم نظام چه قبل از رحلت امام‌(ره) و چه بعد از آن بودند، اینگونه زندگی می‌کردند! این خانه را بعد از ترورشان در سال 58، حضرت امام(ره) تهیه و به مرحوم هاشمی تکلیف کردند باید اینجا زندگی کنید! مرحوم هاشمی، ابعاد شخصیتی زیادی همچون سیاسی، نظامی، مدیریتی، اقتصادی، حقوقی و… داشت. من 10 سال در سازمان برنامه بودم و از این طریق نیز با ایشان ارتباط داشتم و یک بعد شخصیتی که همه نسبت به آن اذعان داشتند، این بود که آقای هاشمی برای حرف کارشناسی ارزش و اعتبار قائل و در عین حال بسیار دقیق بودند، به طوری که هیچ کارشناسی نمی‌توانست به آقای هاشمی دروغ بگوید. فکر می‌کنم محدوده سال 80 بود که خدمت ایشان رسیدم و آن زمان عضو شورای شهر بودم. پرسیدند چیکار می‌کنی؟ که گفتم مشغول رساله دکترا در یکی از دانشگاه‌های اتریش هستم. پرسیدند موضوع چیه؟ و گفتم مواد مخدر! ایشان گفتند شما تصور می‌کنید یک معتاد چقدر در روز مصرف می‌کند؟ تأملی کردم گفتم معادل 10 گرم تریاک! دوباره پرسیدند چه تعداد معتاد در کشور داریم؟، گفتم: 5 تا 6 میلیون نفر! خندیدند و بلافاصله گفتند اینکه می‌شود چندین برابر تولید افغانستان! وقتی کمی فکر کردم متوجه اشتباهم شدم که مصرف روزانه هر معتاد یک گرم است نه 10 گرم! اما جالب بود که ایشان به سرعت محاسبه کردند و با خنده گفتند «اگر این طوری بخواهی دفاع کنی، نمره نمی‌آوری!» در بازدید از پروژه‌های مختلف، اگر یک عدد و رقم اشتباه کارشناس می‌گفت، فوری مچ او را می‌گرفتند! در بعد فقهی، مرحوم هاشمی معتقد بودند فقه شیعه راه‌حل برای اداره همه معضلات کشور دارد و آن چیزی نیست جز «عقل» که باید به صورت جدی مطرح شود. ایشان مبنای عقل را به عنوان مصلحت وارد فقه کردند و آن چیزی که امروز در زبان حقوقی به «منافع ملی» تعبیر می‌شود، به عنوان مصلحت نظام مطرح کردند و گفتند آنچه در چارچوب مصلحت نظام می‌گنجد، حتی اگر با مبانی فقهی شورای نگهبان سازگاری نداشته باشد، باید به عنوان یک اصل در فقه بپذیریم.

آیت‌ا… هاشمی نگاه ویژ‌ه‌ای به زنان و حقوق آنها داشتند. درباره این موضوع چه دیدگاهی را با شما مطرح کرده بودند؟

در این رابطه ایشان یکی از کسانی بودند که زنان را جدا از مردها نمی‌دانستند. این رویکرد را در زندگی خصوصی خودشان نیز داشتند و نقش دختران و پسران ایشان با هم برابر بود و با خانم‌ها به ویژه شخص «عفت» خانم و حتی دخترانشان خیلی مشورت می‌کردند. حاجیه خانم زنی فهمیده، باشعور و باسواد در مسائل سیاسی هستند و در بسیاری موارد اظهارنظر می‌کردند اما بعد از مرگ «آیت‌ا…» آسیب دیدند و منزوی شدند. آقای هاشمی اهل خودنمایی نبود و به تعبیر دختر ایشان خانم دکتر فاطمه، از قبل انقلاب تنها روحانی که اندرونی و بیرونی نداشت، «هاشمی» بود، زیرا بسیاری از روحانیون در اندرونی خود مبل و تشکیلات داشتند اما در بیرون، روی زیلو نشستند. نکته مهم دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، اینکه آدم‌های متملق و چاپلوس نمی‌توانستند کنار آقای هاشمی قرار بگیرند! ایشان زیرک‌تر از این بود که کسی بخواهد با تملق و چاپلوسی امتیاز بگیرد و هرگز ندیدیم اینگونه افراد در اطراف «آیت‌ا…» باشند و حتی اگر کسی تعبیر تملق‌آمیزی نسبت به ایشان داشت، به تمسخر می‌گرفتند! در بعد سیاسی، تمام سیاستمداران بزرگ جهان معاصر، ایشان را به عنوان سیاستمدار قبول داشتند؛ آنهم سیاستمداری که به دنبال صلح و آرامش در منطقه بود، به طوری که جنگ 8 ساله را که به ایران تحمیل شده بود، مرحوم هاشمی با درایت و سیاست به نفع ایران به پایان رساندند و تمام امتیازاتی که باید می‌گرفتیم، گرفته شد.

از عملکرد خودشان در جنگ راضی بودند با توجه به برخی نقدها؟

در سال‌های جنگ، من مدیر امور دفاعی سازمان برنامه بودم، به خاطر دارم که از سال‌های 64 و 65، مرحوم هاشمی به این جمع‌بندی رسیده بودند که جنگ را باید تمام کنیم و این جنگ پیروزی نخواهد داشت زیرا دنیا به ما اجازه تصرف عراق را نمی‌دهد! به این ترتیب از آن زمان، مقدمات پایان جنگ را فراهم می‌کردند. ایشان شخصیتی بود که به جرأت می‌توانم بگویم در طول تاریخ اسلام، نظیر او نداشتیم که فقیه باشد و مجتهد باشد و آیت‌ا… مظاهری جایی عنوان کرده بودند آقای هاشمی از نظر فقهی در سطح همه همترازهای خود است که اکنون مرجع تقلید هستند. از نظر نظامی، بارها شاهد بودیم که نظامی‌ها، ایشان را قبول داشتند و در این بین، ارتشی‌ها راحت کسی را قبول نمی‌کردند اما مرحوم هاشمی با درایت و تیزبینی، مسائل را خیلی خوب درک کرده بودند و تمام فرماندهان ارتش که به اتفاق بسیاری از آنها خدمت آقای هاشمی رسیده بودیم، ایشان را به عنوان یک فرمانده فاضل نظامی قبول داشتند. ویژگی دیگر «آیت‌ا…» اینکه حرف همه را گوش می‌کردند و حق را قبول می‌کردند. اگر اشتباهی می‌کردند، راحت می‌پذیرفتند و عنوان می‌کردند «من اشتباه کردم!» مرحوم هاشمی شخصیتی بودند که باید الگوی طلبه‌های ما قرار بگیرند اگر می‌خواهند راه امام(ره) را دنبال کنند؛ راه امام(ره) راهی بود که هاشمی رفت، فقهی بود که هاشمی مطرح کرد، اما متأسفانه این فقه در حوزه علمیه هنوز مطرح نشده است.

با توجه به تعاملات زیادی که با آیت‌ا… هاشمی داشتید، ایشان برای پس از فوت خودشان توصیه‌ای داشتند؟

ایشان در یک کلام، شخصیتی جامع و مانع داشتند و تمام تلاش ایشان این بود که سطح شعور مردم را بالا ببرند. بعد از انتخابات سال 94، نقل به مضمون، ابراز کردند که «من دیگر آماده مردن هستم، چون خیالم از این مردم راحت است!» معتقد بودند در کشوری که 13 – 14 میلیون فارغ‌التحصیل دانشگاهی داشته باشد، نگاه مردم دیگر به دهن من و دیگران نخواهد بود چون خودشان تصمیم می‌گیرند! و تأکید می‌کردند تنها ابزار تداوم انقلاب، صندوق رأی است و بر اصل 56 قانون اساسی تأکید داشتند و می‌گفتند حاکمیت الهی به خود مردم تفویض شده و نسبت به آن بارها و بارها تأکید می‌کردند.

آیت ا… هاشمی در دوره‌ای پایان حضور خود در پشت تریبون نماز جمعه را اعلام کردند. از دلیل این تصمیم اطلاعی دارید؟

بله؛ با وجود اصرار بسیاری از مقامات و مردم برای بازگشت ایشان به نمازجمعه، اظهار می‌کردند که می‌خواهم حرف خودم را بزنم، سخنگوی کس دیگری نیستم و زمانی به این تریبون بازمی‌گردم که بتوانم حرف خودم را که حرف دل مردم است، بزنم. اما در نهایت وقتی دیدند ایشان حاضر نیست حرف‌های کلیشه‌ای دیکته شده را بگوید، دیگر از ایشان برای حضور در پشت تریبون نماز جمعه دعوتی نشد.

این روزها شاهدیم آقادامادها در پست‌های مختلف منصوب می‌شوند، آیا فرزندان «آیت‌ا…» هم ژن خوب بودند؟

سال 72 از سازمان برنامه استعفا دادم و پروانه وکالت گرفتم. به این مناسبت ملاقاتی با مرحوم هاشمی داشتم، خیلی صریح خطاب به ایشان گفتم حضرت آیت‌ا… انتقادی به شما دارم اگر بپذیرید؟ بچه‌های شما از رانت استفاده می‌کنند! ایشان گفتند تحصیلات شما چیه؟ گفتم: من فوق لیسانس حقوق دارم. گفتند شغل پدرت چیه؟ گفتم: کشاورز است در نطنز. گفتند آخرین پستت چی بود؟ گفتم مدیرکل امور دفاعی سازمان برنامه. گفتند خب، محسن من هم فوق‌لیسانس مهندسی و مدیر صنایع موشکی صنایع دفاع است، آیا از رانت استفاده کرده؟ من شرمنده شدم و این در حالی بود که شایعات زیادی درباره ایشان و فرزندانشان بود و حتی من یکبار به دوستان در نهادی خاص گفتم اینقدر می‌گویید «رانت خانواده هاشمی، اموال خانواده هاشمی و… من از طرف آقای هاشمی وکالت و اختیار تام دارم چنانچه یک مورد از این اموال چه در داخل و چه در خارج معرفی کنید، به نهادهایی مانند کمیته امداد یا بسیج واگذار کنم. تمام مسائلی که درباره خانواده هاشمی نقل می‌شد، دروغ بود و هیچ دلیلی برای هیج یک از حرف‌ها وجود نداشت و این خانواده از هیچ رانتی استفاده نکردند!

وصیت‌نامه آیت‌ا… چه زمانی رمزگشایی می‌شود؟

هر چیزی هست، دست آقامحسن است و هر زمان صلاح و لازم بداند، آن را اعلام می‌کند. بسیاری از ابعاد شخصیتی آقای هاشمی را محسن دارد؛ به ویژه مصلحت اندیشی‌هایی که مرحوم داشتند، محسن هم دارد.

در رابطه با پرونده فرزندانشان، آیا توصیه و سفارشی می‌کردند؟

مرحوم هاشمی از روز اولی که پرونده آقا مهدی مطرح شد، نکته‌ای را گفتند که من خدمت مقام معظم رهبری هم عرض کردم و آن، این بود: «تنها خواسته من این است که منصفانه و عادلانه رسیدگی شود!» که نتیجه همین شد که همه دیدند!

مهم‌ترین دغدغه مرحوم هاشمی در سال‌های آخر عمر؟

مهم‌ترین دغدغه ایشان کارایی بخش‌های مختلف کشور و همچنین حضور مردم در اداره کشور بود که این دغدغه به‌طور کامل محقق نشد.

برای فرزندان شما کاری یا سفارشی کرده‌اند؟

فرزندم آقای دکتر سیدحسین طلبه خارج فقه و اصول در قم است؛ دکترای تخصصی فقه و مبانی حقوق در سال 89، صلاحیتش از طریق گزینش عمومی تأیید شد و به عضویت هیات علمی دانشگاه آزاد درآمد اما بعد از فوت آیت‌ا… بدون ذکر هیچ دلیلی، ایشان را اخراج کردند. دامادم آقای دکتر ابوالمعالی که دکترای حقوق جزا از دانشگاه تهران دارد نیز عضو هیات علمی دانشگاه آزاد دماوند بود که او هم اخراج شد و این در حالی است همتزازهای آنها هیات علمی دانشگاه‌های سراسری هستند. این تنها امتیازی بود که از خاندان هاشمی نصیب ما شد. یک ریال حق‌الوکاله از خاندان هاشمی رفسنجانی نگرفتم و البته بنا هم نداشتم، بگیرم، زیرا از هیچ یک از افراد سیاسی نگرفتم.

در نهایت درباره فوت آیت‌ا… صحبتی دارید؟

تاریخ باید قضاوت کند.

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۳۹۷ ۴:۱۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *