سه خاطره به یاد ماندنی از امام خمینی و سید مصطفی!

حجت الاسلام سید علی خمینی امروز در پیش از خطبه های نمازجمعه تهران به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی سخنرانی کرد. در ادامه وی به سه خاطره به یادماندنی از امام خمینی و فرزندش مصطفی پرداخت:

*نکته اول در مورد اصل شهادت حاج آقا مصطفی است که در هاله اى از ابهام قرار دارد. در این جا فرصت اینکه به نحو تفصیلى روزهاى پایان عمر ایشان را بررسى کنیم و رفت و آمدهاى مشکوک شب آخر زندگى ایشان را باز کنیم نیست. من فقط به این نکته بسنده مى کنم که وقتى پیکر بى جان حاج آقا مصطفا را در نجف به بیمارستان منتقل مى کنند پزشک حاضر در بیمارستان مى گوید به طور قطع ایشان مسموم شده اند و آثار مسمومیت در بدن ایشان پیداست و اگر آقا اجازه دهند من کالبد شکافى مى کنم و این مطلب را ثابت خواهم کرد. اما امام با کالبد شکافى پیکر فرزندشان مخالفت مى کنند و مى فرمایند هر چه سریع ترپیکر ایشان را دفن کنید و بدن ایشان را پاره پاره نکنید.

*نکته دوم در مورد نحوه رفتار امام در مواجهه با این مصیبت بود. امام در آن سالها که در کوران مبارزات بر علیه رژیم فاسد پهلوى بودند به هیچ روى در این حادثه تزلزلى از خود نشان ندادند. در هیچ جلسه ى عمومى در عزاى این فرزند عزیز و صالح و عالم اشک نریختند تا مخالف نهضت اندک ضعف و شکستى را در رهبرى نهضت نبینند. تا جایى که بعضى از یاران نگران حال امام مى شوند. و نگران مى شوند که گریه نکردن به بدن و قلب امام فشار بیاورد. لذا آقاى کوثرى را دعوت مى کنند ایشان هرچه از شهادت حاج آقا مصطفى مى گویند امام اشک نمى ریزند تا اینکه مرحوم کوثرى روضه ى على اکبر صلوات الله علیه را مى خواند آنگاه امام طاقت از دست مى دهند و اشکهایشان در مصیبت اباعبد الله(ع) جارى مى شود.

*نکته سوم خاطره اى است همسر امام. در سالهاى بعد از پیروزى انقلاب امام اجازه نمى دادند که در صدا و سیما یا ارگانهاى دیگر از حاج آقا مصطفى تقدیر شود یا براى ایشان بزرگداشت برگزار شود. یکسال روز اول آبان همسر امام در حالیکه اشک مى ریختند به امام مى گویند که باز هم اول آبان شد و کسى از مصطفاى من یادى نکرد. امام ظاهرا مى فرمایند من نمى توانم براى او جلسه بگیرم یا اجازه بدهم که در صدا و سیما براى او برنامه بسازند در حالیکه جوانان مردم روز به روز کشته مى شوند و خانواده هاى مردم ایران هر یک فرزندى دارند که در راه اسلام شهید شده است. من نمى توانم براى فرزندم ویژگى اى قایٔل شوم. ما هم بهتر است مثل همه مردم صبر کنیم و براى او ختم قرآن کنیم و فاتحه بخوانیم. خداوند همه ى این بزرگان را در سایه سار رحمتش قرار دهد.

منبع: خبرگزاری خبرآنلاین

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۲۸ مهر، ۱۳۹۶ ۱۰:۲۶ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *