ماجرای یک آشنایی که ثمره اش 1000 نوزاد بود!

تسنیم: اجازه دهید از مرکز شما و حرکت‌های خوبی که در این مرکز آغاز شده، شروع کنیم. یک مرکز علمی در قلب ایران، حرکت‌های ارزشمندی را انجام می‌دهد و خوشبختانه این حرکت‌ها از سال 70 تا‌کنون با شیب صعودی در حال پیشرفت بوده و همچنان هست.

نصر: حدود سال 70 بود که مرحوم کاظمی آشتیانی پایه‌های پژو‌هشکده رویان را گذاشت‌. شاید اگر به 1978 میلادی یعنی چیزی حدود 30 و اندی سال پیش برگردیم، بهتر می‌توان این موضوع را توضیح داد. وقتی اولین بچه لقاح آزمایشگاهی به‌عنوان لوئیس براون در دانشگاه شهر کمبریج انگلستان متولد شد، این حرکت در دنیا اتفاق بزرگی به‌شمار می‌رفت زیرا بدان معنی بود که زوج‌های ناباروری که نا‌امید از فرزنددار شدن بودند، می‌توانستند فرزند‌دار شوند.
خیلی از این زوج‌ها برای فرزنددار شدن هزینه سنگینی صورت می‌دادند و در آن زمان شانس بارداری از هر 100 نفری، 10 نفر بود و تقریباً شانس بارداری حدود 10 درصد بود. خوب به یاد دارم که در آن زمان هر زوج تقریباً به‌صورت میانگین، بین 10 تا 20 هزار دلار به زمان خودش هزینه می‌کرد تا یک فرزند به دنیا بیاورد و در واقع چیزی حدود 200 هزار دلار هزینه می‌شد تا یک خانواده صاحب فرزند شود.
در آن موقع افلاطونیان در یزد پایه‌گذاری مرکز درمان ناباروری را صورت داد و به‌دنبال آن کاظمی آشتیانی در تهران پژوهشگاه رویان را به‌عنوان یک مرکز پژوهشی ــ تحقیقاتی در زمینه ناباروی پایه‌گذاری کرد. تقریباً در ابتدای سال 70 بود که مرکز رویان در تهران پایه‌گذاری شد و هم‌زمان با ورود من از دانشگاه کمبریج انگلستان به ایران، این حرکت آغاز شد.
در واقع من جزو اولین نفراتی بودم که در رشته جنین‌شناسی با رویکرد درمان نازایی تحصیل کرده بودم. خوب به یاد دارم که با آمدنم به ایران، برای تدریس به شهرکرد می‌رفتم و اگرچه شهرکرد به‌درد رشته من نمی‌خورد، اما مجبور شدم 2 سال در شهرکرد زبان و غیره تدریس کنم تا در نهایت آشتیانی مرا به تهران دعوت کرد.

تسنیم: چرا به شهرکرد می‌رفتید؟

نصر: هرکسی که از کشور خارجی به ایران بازمی‌گردد، باید در تخصص خودش مورد استفاده قرار گیرد؛ البته آن زمان مرکز نازایی در اصفهان نبود و اینها دوره‌های خارج از مرکز داشتند که متخصصان باید به خارج از مراکز می‌رفتند تا به مردم بیرون خدمت می‌کردند.

تسنیم:اما در نهایت همکاری شما با آشتیانی آغاز شد…

بله. پس از آن بود که من به تهران آمده و همکاری‌ام را با او شروع کردم و در واقع، این نطفه آغاز دوستی ما با پژوهشگاه رویان بود. بعد از آن من در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار شدم و چون که در آن موقع مرکز درمان ناباروری در اصفهان نبود، ما مرکز باروری و ناباروری اصفهان را پایه‌گذاری کردیم و خوشحال هستم که در سال 95 وقتی جشن این مرکز برگزار شد، هزاران فرزندی که از این روش‌ها به دنیا آمده بودند، دعوت شده و روز قشنگی را رقم زدند… البته نمی‌دانم این اتفاق رسانه‌ای شد یا خیر.

منبع: خبرگزاری تسنیم

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۲۶ تیر، ۱۳۹۶ ۴:۱۸ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات علم، صنعت و فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *