ناگفته هایی از صنعت غنی سازی هسته ای در کشور؛ ماجرای 550 تن اورانیوم غنی شده.

دکتر رضا امراللهی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و استاد دانشگاه امیر کبیر در یادداشتی به ماجرای ورود 550 تن اورانیوم غنی شده به کشور در بحبوحه جنگ تحمیلی و دوران رکود و تعطیلی صنعت هسته ای در کشور اشاره کرده است:

مدتی قبل وزیر محترم اطلاعات صحبتی را در تلویزیون داشتند که اشاره‌ای به 550 تن اورانیوم که به کشور آمده است داشتند و البته مجری صداوسیما فرصت توضیح به ایشان نداد و به همین دلیل ممکن است در ذهن مردم کشورمان متبادر شود که این مقدار اورانیوم قبل از انقلاب وارد کشور شده باشد که جهت روشن شدن اذهان مردم عزیز ایران توضیح زیر را ضروری می‌دانم و یقین دارم دوستان و مدیران امروز انرژی اتمی نیز به دلیل گذشت زمان در ریز ماجرا نباشند که نیاز به توضیحات زیر را دوچندان می‌نماید.
قبل از انقلاب قرار بوده از انگلیس و از مبداء آفریقای جنوبی اورانیوم خریداری و مهمتر از همه توسط انگلیس فراوری (تغلیظ) شود و پولی هم داده شده بود که پس از پیروزی انقلاب انگلیسی‌ها هم مثل سایر کشورها هم پول را پس نمیدادند و اورانیوم را هم که اصلاً می‌گفتند شما که به اورانیوم نیاز ندارید و دولت قبل ایران به ما کمک مالی کرده که به شما ربطی ندارد برای چه اورانیوم فراوری (تغلیظ) شده می‌خواهید؟ و در جواب ما که می‌گفتیم، می‌خواهیم برای نیروگاه اتمی. می‌گفتند شما که اینهمه نفت دارید چه نیازی به انرژی هسته‌ای دارید؟ و وقتی می‌گفتیم برای سوخت نیروگاه اتمی در دست ساخت بوشهر لازم است اورانیوم را غنی کنیم می‌گفتند اولاً سوخت نیروگاه را باید سازنده بدهد و ثانیاً شما که هنوز نیروگاهی ندارید که به اورانیوم نیاز داشته باشید، بعلاوه شما که حق غنی‌سازی ندارید.
یادم نمی‌رود اینجانب 3 سال پس از پیروزی انقلاب مسئول انرژی اتمی ایران شدم و مدیر قبل از من هم یعنی جناب آقای دکتر سحابی با انبوهی از مشکلات روبرو بود. (البته از فردای پیروزی انقلاب معاون سازمان انرژی اتمی ایران بودم و کار من دنبال کردن این امور بود) به هرحال اینجانب با بیش از 50 قرارداد کوچک و بزرگ روبرو بودم که یکی از آنها قرارداد خرید اورانیوم بود که فروشنده قبل از پیروزی انقلاب یعنی انگلیس نه پول را پس می‌داد و نه اورانیوم خریداری شده و نه آنرا تغلیظ می‌کرد.
شش سال طول کشید و البته یاری خدا هم که نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی را برچیده نیز به کمک آمد و خلاصه یادم نمی‌رود که در این مدت شاید بیش از چند نشست با طرف خارجی و صد‌ها تلکس و نامه (آنوقت‌ها email نبود) رد و بدل شد تا بالاخره جمع بسیار کوچکی از یکی دو مدیر با تجربه و جوانانی که عمدتاً در کشورهای دیگر در رشته هسته‌ای درس خوانده بودند و همکارانم بودند و تازه چند سالی بود زمام امور انرژی هسته‌ای را در اختیار داشتند توانستند کاری کارستان را انجام دهند. (بعضی از مدیران قبلی انرژی اتمی که به دلیل پیروزی انقلاب کشور را ترک کرده بودند نقش ستون پنجم را انجام میدادند و رشته‌های ما را پنبه می‌کردند)
فراموش نمی‌کنم حداقل بیش از یکصد شب که تا پاسی از صبح اینجانب با دو سه نفر جلسه می‌گذاشتیم تا ببینیم چطور می‌شود این اورانیم را گرفت یا این پول را زنده کرد بعلاوه متعهد بودند که این اورانیوم را فرآوری کرده، پس از آن فاز آنرا به ایران تحویل دهندو شاید به دلیلی که هرگز بیان نکردند ولی می‌شد فهمید که اعتقاد داشتند هیچگاه نمی‌توانیم غنی‌سازی کنیم حاضر شدند آنرا به ما تحویل دهند و توانستیم این 550 تن اورانیم را در سال 1365 به کشور بیاوریم و بدون اینکه دیناری بدهیم صاحب این حجم از اورانیم شدیم. کشتی‌های کشورمان هم به سختی حاضر به همکاری و حمل این اورانیوم‌ها بودند. چرا که همه را ترسانده بودند و فقط خدا بود که ما را کمک کرد آنها می‌ترسیدند با حمل این محموله یا در دریا غرقشان کنند یا کارگرانشان با حمل محموله اورانیوم دچار جذب اشعه شوند که میگفتیم ما را هم با همین محموله‌ها و در همین کشتی سوار کنید که جای نگرانی نداشته باشید. اگر جذب اشعه‌ای در کار بود که نیست ما هم با شما شریک باشیم.
حتماً همه میدانند این تنها محموله اورانیوم بود که پس از پیروزی انقلاب تا امروز به کشور آمد و آنچه بعد از برجام (که با آن موافقم) عمل شد، در حقیقت تعویض اورانیوم غنی شده با اورانیوم طبیعی است.


یادم نمی‌رود که حتی بعضی از مقامات کشورمان هم قبول و باور نداشتند که اراده میتواند و بارها مورد تمسخر بعضی از کارشناسان و بعضی حتی از وزیران قرار گرفتم که فلانی تو حریف انگلیسی‌ها نمی‌شوی البته اینجانب بهای آنرا پرداختم و چند بار در فروگاه لندن یا با احترام در اطاقی بعنوان پاویون زندانی شدم یا اینکه بعدها روی پاسپورت سیاسی اینجانب که فقط بعنوان یک مسافر ترانزیت Transit که مجبور است از پروازی پیاده شده به هواپیمایی دیگر سوار شود مهر “اخراج” زده شده که همه را بجان خریدم ولی جهت استحضار به مردم عزیز کشورم می‌گویم.
شاه با همه ید و بیضا فقط 50 کیلو اورانیم به کشور آورد و جمهوری اسلامی ایران در ده سال اول پیروزی انقلاب با نفس قدسی حضرت امام خمینی توانست 550 تن اورانیوم بدون پرداخت دیناری را به کشور بیاورد که دستمایه غنی‌سازی و مشوق اینجانب برای تسریع در کسب دانش غنی‌سازی شد و در یک کلام می‌توانم بگویم که اگر این اورانیوم نبود غنی‌سازی نبود – برجام نبود چرا که سرمایه اصلی برجام حاصل کار شبانه روزی فرزندان شما در سازمان انرژی اتمی بود و نه بیشتر. و بجاست از حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای که در دولت ایشان این امر انجام شده و پشتیبانی بی‌قید و شرط آقای مهندس میرحسین موسوی (نخست وزیر وقت) که هر روز من را قوت قلب داده، پشتیبانی کردند سپاسگزاری نمایم و به جوانان امروز کشورمان بگویم که هرکاری اگر اراده‌ای پشت آن باشد شدنی است
البته این اورانیم پایه و مایه گام‌های بعدی یعنی غنی‌سازی گردید و همه می‌دانند که صنعت غنی‌سازی بدون داشتن اورانیم نمی‌توانست گامی به جلو بردارد و آوردن این 550 تن اورانیم بود که شوق غنی‌سازی را در دل‌های همه همکاران اینجانب صد چندان کرد و یکشبه ره صد ساله رفتند.
جهت مزید استحضار صنعت غنی‌سازی در ایران، پس از پیروزی انقلاب در کشور پایه‌گذاری و توسعه یافت و همه دانش فنی این امر مربوط به 15 سال نخست بعد از پیروزی انقلاب است. البته توسعه صنعت غنی‌سازی در کشور در سال‌های بعد نیز ادامه داشته و شایسته است از همه کسانی که در این امر مهم سهم داشتند سپاسگزاری شود.
بجاست دستاورد کسانی که شبانه‌روز کار کردند و صنعت از هم گسسته هسته‌ای که تا زمان پیروزی انقلاب به جز مشکل چیزی عاید کشور نکرده بود و در 50 قرارداد کوچک و بزرگ و پروژه نیمه کاره بوشهر خلاصه میشد را ارج گذاشته، راه‌اندازی صنعت از هم گسسته و نو پای انرژی اتمی را کم‌ بها نگیریم و کارهای عظیم انجام شده از جمله تهیه، حمل، نگهداری – غنی‌سازی و فراوری آن را به رژیم شاه و 4 سال کار قبل از انقلاب نسبت ندهیم به نظر اینجانب نسبت کار پژوهشی صنعتی در سازمان انرژی اتمی ایران بعد از انقلاب نسبت به قبل از پیروزی انقلاب حداقل 40 برابر شده است و فقط وزن این تنها محموله اورانیم آورده شده به کشور 11000 برابر مقدار قبل از انقلاب بوده است.
امروز همه می‌دانند و همه کارشناسان براین باورند اگر تهیه، آوردن و استفاده از این 550 تن اورانیم نبود هیچگاه ساخت و توسعه صنعت غنی‌سازی در کشورمان پا نمی‌گرفت و ما امروز تنها کشور مسلمان در دنیا نبودیم که 1000 مگاوات نیروگاه اتمی درحال کار در بوشهر دارد.
از فرصت استفاده کرده، در این ابتدای سال یاد شهدای صنعت هسته‌ای و به ویژه شهدای نیروگاه بوشهر را گرامی داشته برای شادی روان مهندس آلمانی هم که در بوشهر مورد اصابت موشک قرار گرفته به رحمت خدا رفت دعا کنیم و برای مردان بزرگی از جمله جناب آقای دکتر اولیاء شیرازی که تا آخرین روز زندگی خود این صنعت را زنده نگهداشت طلب مغفرت نمائیم و برای روح بلند و بزرگ حضرت آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی که باعث تکمیل، راه‌اندازی و باروری نیروگاه بوشهر شدند درود فرستم.
پیش به سوی ایرانی آباد.

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 10838، سه شنبه 1396/1/15

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۱۶ فروردین، ۱۳۹۶ ۴:۴۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات علم، صنعت و فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *