مهاتما گاندی روح جهان هند!

دهم مهرماه (دوم اکتبر 1869)، وارد صدوپنجاهمین سالگرد تولد مهانداس کارامچاند گاندی (1326-1248 خورشیدی) رهبر سیاسی و معنوی هند می‌شویم، شخصیت بزرگی که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیای کبیر رهبری کرد. گاندی تنها یک سیاستمدار برجسته و باهوش و زیرک نبود، او متفکری بزرگ و اندیشمندی برآمده از فرهنگ غنی یکی از کهن‌ترین تمدن‌های بشری است که با درایت توانست با بهره گرفتن از عناصر فرهنگ بومی هند، فلسفه‌ای کاربردی مبتنی بر اندیشه تساهل و عدم خشونت به جهانیان عرضه کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی سوراب کومار، سفیر هند در ایران با روزنامه اعتماد است که درباره سبک زندگی و تفکرات این رهبر هندیان سخن به میان آمده است:

نخست برای آشنایی مقدماتی بفرمایید گاندی کیست و چه طریقی را طی کرد و بر چه بستری پرورش یافت؟

امسال وارد صد و پنجاهمین سالگرد تولد مهاتما گاندی می‌شویم و از شما بابت نکوداشت یادمان او سپاسگزاری می‌کنیم. از نشریه بخارا بابت همراهی و برگزاری برنامه‌هایی برای بزرگداشت گاندی سپاسگزاری می‌کنم، ضمن آنکه ما نیز در سفارت در این زمینه برنامه‌های مختلفی داریم که در روزهای آتی به اطلاع خواهد رسید. همچنین به طور ویژه از روزنامه اعتماد برای اینکه این فرصت را در اختیار من گذاشت، تا درباره گاندی صحبت کنم، سپاسگزاری می‌کنم. گاندی در هند با دو صفت «باپو» و «مهاتما» شناخته می‌شود. «باپو» به معنای پدر و «مهاتما» به معنای «روح جهان» و یک شخصیت بزرگ است. او پدر ملت ما و همچنین مشهورترین رهبر هند جدید است و نقش بسیار مهمی در دستیابی هند به استقلال ایفا کرده است. نقش مهاتما گاندی از این حیث بسیار مهم است. پیغام گاندی برای همه مردم عشق و دوستی بود. ما سعی می‌کنیم ایده‌ها و اندیشه‌های گاندی را در میان مردم هند و جهانیان ترویج دهیم. گاندی نزد هندیان هم در مقام سیاستمدار و هم در جایگاه یک شخصیت بزرگ معنوی مورد احترام است. برخی معتقدند که گاندی سیاستمداری است که نقش یک رهبر معنوی را ایفا می‌کند و گروهی نیز بر این باورند که گاندی در اصل یک شخصیت بزرگ معنوی (saint)  است که در سیاست نیز نقش آفرینی می‌کند. انتخاب هر یک از این جنبه‌ها بستگی به رویکرد مخاطب به او دارد.

معمولا گاندی را معمار و بنیانگذار استقلال هند معرفی می‌کنند. نقش گاندی در پیروزی بر استعمار بریتانیای کبیر چه بود؟

وقتی که گاندی در سال 1915 پس از قریب به 20 سال زندگی و فعالیت سیاسی به عنوان حقوقدان و فعال سیاسی و اجتماعی در آفریقای جنوبی به هندوستان بازگشت و در هند به فعالیت سیاسی پرداخت. گاندی از سال 1921 رهبری حزب کنگره هند را به عهده گرفت. او از ابزارهای بدیعی برای هدایت مردم هند به سمت استقلال بهره گرفت و توانست جامعه را در جهت استقلال از قوانین بریتانیایی بسیج کند. اندیشه و فلسفه‌ای که او برای این اقدام خود به کار بست، بسیار قدرتمند بود و بر دو اصل اساسی استوار می‌شد، یکی بسیج و همراه کردن صلح‌آمیز مردم بر اساس حقیقت (ساتیا) و دیگری اصل عدم خشونت (آهیمسا) . گاندی این دو اصل را مبنای مبارزه نافرمانی مدنی می‌دانست و در نهایت توانست در 1947 انگلیس را بیرون کند و هند استقلال یافت.

به دو اصل اساسی گاندی یعنی ساتیا و آهیمسا اشاره کردید. او چگونه از این دو اصل انتزاعی و فلسفی در عمل بهره گرفت؟

نحوه کاربرد عملی این دو اصل فلسفی در زندگی عمومی اهمیت والایی دارد و برای این مهم باید اعتماد مردم را جلب کرد. از اینجاست که به اصل اساسی دیگر در اندیشه و عمل گاندی دست می‌یابیم که همانا وفق دادن و تطبیق و همذات‌پنداری (identification)  با مردم عادی هند بود. در آن زمان اکثریت مردم هند چندان ثروتمند نبودند و گاندی نیز برای به دست آوردن اعتماد مردم، بسیار ساده‌زیست بود و همچون بسیاری از مردم هند زندگی می‌کرد. او چنان که از تصاویر موجود از او برمی‌آید، آنچنان می‌زیست که مردم عادی خود را با او یکسان می‌پنداشتند. این سبب شد که مردم خود را با او یکی بدانند و به حرف‌های او اعتماد کنند و از او حمایت کنند. همچنین گاندی در زندگی روزمره نیز اصل عدم خشونت را مبنا قرار می‌داد و هیچگاه در مردم با رفتار خشن برخورد نمی‌کرد.

هند یکی از پهناورترین کشورهای جهان است که تنوع و گوناگونی اقوام و مذاهب در آن زبانزد است. اهمیت تاکید بر اصل عدم خشونت و رواداری در چنین سرزمینی تا چه حد است؟

همان طور که گفتید، هند کشوری بسیار متنوع است و تنوع دینی و مذهبی و زبانی و طبقاتی و … در آن بالاست. ما در هند شاهد کثرت بالای گروه‌های قومی و زبانی و دینی و … هستیم و مردم هند در طول هزاران سال با فرهنگ‌ها و زبان‌ها و طرز فکرهای مختلف با هم زندگی کرده‌اند. فلسفه تساهل و تسامح و اندیشه عدم خشونت در حفظ و نگهداری این تنوع و دگرگونی بسیار اهمیت دارد. همچنین لازم به ذکر است که هند فرهنگی بسیار تلفیقی دارد. بزرگی گاندی در این حقیقت نهفته است که او این تساهل و تسامح فرهنگی را به مثابه یک ابزار سیاسی برای نافرمانی مدنی به کار بست. این ویژگی کثرت‌گرایی فرهنگی و زبانی و دینی امروز نیز در جامعه هند مشاهده می‌شود و ما همیشه کوشیده‌ایم با وجود حفظ این تنوع و چندگانگی، با یکدیگر به شکل صلح‌آمیز زندگی کنیم. از این حیث نباید تصور شود که مهاتما گاندی واقعیت نویی را خلق کرد. گاندی آن فرهنگ هم‌اندیشی که میان مردم هند بود را اخذ کرد و جامعه را به سمت جلو پیش برد.

اندیشه محوری گاندی، رواداری (tolerance)  است. رومن رولان نویسنده فرانسوی معتقد است که برای رواداری و عمل بر اساس عدم خشونت نیازمند فداکاری هستیم. مراد او از فداکاری چیست؟ آیا این سخن بدان معناست که رواداری صرفا با شعار به دست نمی‌آید؟

ما در هند امروز تلاش کرده‌ایم فلسفه عدم خشونت گاندی را در جامعه چندفرهنگی هند پیش رو داشته باشیم.. ما همیشه کوشیده‌ایم اندیشه‌های گاندی را در مدارس به کودکان خودمان بیاموزیم و به ایشان درباره بزرگی اندیشه گاندی یاد بدهیم تا نسل‌های آینده نیز از کودکی بتوانند همین اندیشه‌ها را بعدا به کار ببندند. همچنین در بخش دولتی نیز کوشیده‌ایم سیاست‌های خود را بر اساس فلسفه گاندی پیاده کنیم. دولت فعلی نیز از وقتی بر سر کار آمده، سیاست‌هایی را وضع کرده که بتواند اندیشه‌های گاندی را در عمل پیاده کند. برای اینکه با نمونه‌های مشخصی در این زمینه آشنا شویم، لازم است چند مثال بزنم. برای نمونه، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که امروز در سطح جهانی با آن مواجه هستیم، معضلات و مسائل زیست محیطی در دستیابی به یک توسعه پایدار است. نخست وزیر و رییس دولت ما به طور مشخص در حل این مشکل از اندیشه‌های مهاتما گاندی بهره گرفته‌اند و کوشیده‌اند از ساده‌زیستی گاندی در این زمینه بهره بگیرند. گاندی به طور مشخص بر اهمیت و فضیلت کار دستی تاکید می‌کرد. از طریق زندگی او می‌توان یک سبک زندگی ساده‌زیستانه استخراج کرد. ما کوشیده‌ایم این روش را در سیاست‌های خود به کار‌گیریم و آن را در پروژه‌های محیط زیستی اعمال می‌کنیم، سیاست‌هایی که محیط زیست را ویران نکند و در درازمدت آن را تخریب نکند. بنابراین اندیشه‌های گاندی در حوزه‌های فراوانی در هند جدید نقش مهم ایفا می‌کند. یکی از اهداف ما نیز در برگزار کردن مراسمی برای صد و پنجاهمین سالگرد تولد گاندی، به هدف تاکید‌گذاری مجدد بر ارزش‌های تفکر گاندی است.

به مردمی بودن گاندی اشاره کردید. یکی از مشکلات سیاستمداران امروز این است که بسیار از مردم دورند و نمی‌توانند از نزدیک دردها و رنج‌های مردم را لمس کنند. به نظر شما خوی مردمی گاندی چه تاثیری در موفقیت او داشت؟

اتفاقا همین موضوع یکی از دلایل برگزاری جشن صد و پنجاهمین سالگرد تولد گاندی است. ما می‌خواهیم با بازاندیشی در تفکر و اندیشه‌های او راز موفقیتش را نه فقط به مردم هند بلکه به جهانیان معرفی کنیم. من معتقدم نه فقط مردم عادی هند بلکه سیاستمداران نیز سخت نیازمند توجه به طریق و مشی گاندی هستند. او در میان مردم عادی زندگی می‌کرد و خودش را از آنها متمایز نمی‌کرد و در میان ایشان تعریف می‌کرد. سیاستمداران باید با درد و رنج‌های مردم آشنا باشند و به اعتقاد من مهاتما گاندی از این حیث نمونه‌ای برتر است. یکی از اصول اساسی فکر و عمل گاندی این بود که انسان باید به آنچه دارد اکتفا کند و از زیاده‌طلبی و اسراف و طمع پرهیز کند. انسان باید به اندازه نیازش مصرف کند. گاندی با همین دیدگاه، فلسفه و دیدگاه‌های غربی را به چالش می‌کشد. الان به جوامع توسعه یافته غربی که بر مبنای سرمایه داری حرکت می‌کنند، بنگرید. انسان مدرن غربی مدام می‌کوشد به آنچه بیش از نیازهایش است، دست یابد. اما گاندی برعکس می‌گفت، صرفا به قدر نیازتان استفاده کنید. همین رویکرد به ما کمک می‌کند که بتوانیم در حفظ محیط زیست خودمان کوشا باشیم و از آن برای توسعه پایدار و برای نسل‌های آینده حفاظت کنیم. ما اگر به سبک زندگی غربی حرکت کنیم، به زودی تمام منابع طبیعی از دست می‌رود. ما باید سبک زندگی گاندی را مدنظر داشته باشیم و ساده زیستی او را میان مردم ترویج کنیم و از مصرف‌گرایی پرهیز کنیم.

گاندی پیام‌آور صلح و دوستی بود و جامعه و جهان را به عدم خشونت دعوت می‌کرد، اما خودش قربانی خشونت شد. او را ترور کرد. امروز هم با گذشت 70 سال از زمان مرگ گاندی، دنیا سراسر جنگ و خشونت است. به نظر شما آیا در جهان امروز ردپایی از اندیشه و عمل گاندی قابل پیگیری هست یا آنچه هست، یادمانی صوری و فرمالیته از اوست؟

به نکته مهمی اشاره کردید. ما ناگزیریم که با امید زندگی کنیم. من با شما موافق هستم که خشونت و جنگ جهان امروز را در برگرفته است. اما اگر ما به گذشته بنگریم، می‌بینیم که خشونت همیشه در تاریخ انسان‌ها وجود داشته است. البته از آخرین جنگ بزرگ جهانی، بیش از نیم قرن می‌گذرد. یعنی اگرچه خشونت‌هایی در جاهای مختلف دنیا داشته‌ایم که صلح را تهدید می‌کنند، اما در عین حال بشر عمدتا در صلح و دوستی زندگی می‌کند و مردم سعی می‌کنند با یکدیگر در این عصر جهانی شدن با هم رابطه صلح‌آمیز داشته باشند. البته ما باید به طور مداوم به خودمان فضیلت زندگی در صلح و همدلی و در هماهنگی با عشق را یادآوری کنیم. گاندی در این زمینه کسی است که به او نیاز داریم. همه ادیان و مذاهب دنیا ما را به زندگی در صلح و عشق دعوت می‌کنند و این بخشی اساسی و حیاتی از دعوت آنهاست. به نظر من چالش پیش روی ما انسان‌ها و سیاستمداران و محیط زیستی که در آن زندگی می‌کنیم، این است که باید به تکامل و ارزش‌های همدلانه پیش برویم. زیرا اگر امید را از دست بدهیم، نمی‌توانیم به زندگی خودمان ادامه بدهیم. امروز صبح در راه سفارت، برخی از جملات و تعبیرهای گاندی را می‌خواندم که از دل آنها چهار اصل اساسی برای برقراری مناسبات انسانی میان انسان‌ها قابل اقتباس است: احترام، تفاهم و همدلی، پذیرش و قدردانی. اگر ما در زندگی فردی خودمان و در کنار خانواده‌مان و دیگران، این اصول را مبنا قرار دهیم، به توازن خواهیم رسید و زندگی بهتری خواهیم داشت. گاندی همچنین تاکید دارد که ما باید همین اصول چهارگانه را در روابط میان ملت‌ها و دولت‌ها نیز به کار بندیم. اگر بکوشیم این اصول را مبنای روابط ملت‌ها و نهادهای سیاسی قرار دهیم، خواهیم توانست دنیایی بهتر از آنچه داریم، بسازیم. گاندی همچنین تاکید می‌کند که اگر صلح و دوستی در جهان می‌خواهیم، باید اصول زندگی صلح‌آمیز را در مدرسه به کودکان آموزش دهیم.

فرهنگ و تمدن هند به عنوان یکی از خاستگاه‌های فرهنگ ایرانی از دیرباز همواره مورد توجه ایرانیان بوده است. ما از ابوریحان بیرونی در گذشته تا محمدرضا جلالی نایینی، داریوش شایگان و فتح‌الله مجتبایی در دوران معاصر، پژوهشگرانی داشته‌ایم که به طور جدی به فرهنگ و تاریخ هند پرداخته‌اند. ارزیابی شما از مناسبت میان فرهنگی ایران و هند چیست و چگونه می‌توان آن را تقویت کرد؟

به فهرستی که اشاره کردید، باید نام اولین نخست وزیر هند، جواهر لعل نهرو را نیز اضافه کنم که کتاب ارزنده «کشف هند» را نوشته است. نهرو در کتابش تاکید می‌کند که هیچ مردمی نزدیک‌تر از ایرانیان و هندیان به یکدیگر نیستند. به نظر من اساس روابط میان ایران و هند در طی قرون از طریق رویارویی مردمان دو سرزمین با یکدیگر بوده است و همین مناسبات مردم با مردم بهترین راه رویارویی این دو فرهنگ به یکدیگر است. این مناسبات به زمان‌های دور باز می‌گردد و در دوره‌های مختلف شکل این روابط متفاوت بوده است. ما با ایرانیان در زمینه‌های دانش، هنر، فرهنگ و … روابط گسترده‌ای داشته‌ایم و در زمینه‌های گوناگونی چون زبان، فرهنگ زندگی روزمره، آلات و نغمه‌های موسیقایی، خورد و خوراک، آداب و رسوم و … اشتراک فرهنگی میان ایران و هند وجود دارد. گاهی این مظاهر فرهنگی میان دو ملت کاملا مشابه هستند و زمانی دچار تحول شده‌اند. بنابراین به نظر ما باید مراودات و مبادلات چهره به چهره مردم را افزایش دهیم. خوشحالم بگویم که در این زمینه در سه سال گذشته اقدامات موثری در این زمینه صورت گرفته است. ما سعی کردیم که رابطه مردم با مردم را بیشتر کنیم. ایرانیان در ایام نوروز بسیار به هند سفر می‌کنند. همچنین خوشحالم که در سال‌های جاری گردشگران هندی بیشتری به ایران سفر می‌کنند و ما باید کاری کنیم که این مناسبات افزایش یابد. در دیدار نخست‌وزیر ما در سال 2016 به ایران و رییس‌جمهور ایران در اوایل فوریه 2018 از هند، تفاهم‌هایی در جهت افزایش ارتباطات مردم با مردم صورت گرفت تا بتوانیم فعالیت‌های فرهنگی‌مان را گسترش دهیم. بنابراین دو اصل مهم برای ارتقای این مناسبات فرهنگی اولا افزایش ارتباط مردم با مردم و ثانیا گسترش روابط فرهنگی است.

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۱۰ مهر، ۱۳۹۷ ۱:۳۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *