مورخ مهمتر از سند تاریخی!
بیش از یک هفته از انتشار اسناد وزارت امور خارجه آمریکا در مورد دخالت مستقیم این کشور در جریان کودتای 28 مرداد 1332 میگذرد. اسنادی که با انتشار آنها زمینههای اختلاف نظرهای جدی میان گروههای مختلف تاریخپژوه پدید آمد. در چنین بستری است که شناخت سند تاریخی و تحقیق تاریخ بیش از گذشته رخ عیان ساخته و آشکار میشود. از همین رو، میتوان و بلکه باید به موضوع شناخت تحقیق تاریخی و معرفی سند تاریخی توجه ویژه داشت.
محمد درودیان پژوهشگر و تاریخنویس معاصر در این رابطه به روزنامه ابتکار میگوید: تحقیق تاریخی با استفاده از اسناد و مدارک معتبر انجام میشود تا از این طریق بتوان ویژگیهای عمومی و مشترک پدیدهها و حوادث تاریخی و دلایل بروز آنها را تبیین کرد؛ مثلاً تحقیق تاریخی میتواند به بررسی اوضاع و احوال دولتها و نحوه عمل آنها و نوع روابطشان با مردم پرداخته، عوامل سقوط آنها را تشخیص داده، بر اساس آن نظریه ارائه دهد.
او در ادامه به معضلات پیگیری این روند اشاره کرده و میافزاید: تحقیقات تاریخی همواره با مشکلات فراوان روبهروست که مهمترین مشکل آن عدم حضور محقق در صحنه واقعه است تا بتواند به طور زنده اطلاعات و مدارک مورد نیاز را گردآوری کند؛ در نتیجه، منبع عمده اطلاعات و دادههای او اسناد، شواهد و مدارکی است که میتواند حول مسئله تحقیق به آنها دسترسی پیدا کند.
مشکل دیگر تحقیقات تاریخی، سازمان دادن اطلاعات و مدارک گردآوری شده است؛ یعنی محقق زمانی میتواند به تجزیه و تحلیل یک واقعه بپردازد که امکان برقراری ارتباط بین اسناد و مدارک و ساختن تصویری از وضعیت و خصوصیات زمان حادثه وجود داشته باشد؛ مسلماً این کار نیز مستلزم کامل بودن مدارک است که احتمال دارد گاه محقق نتواند مدارک مورد نیاز را جمعآوری کند. در این صورت، یا قادر به نتیجهگیری و شناخت پدیده نیست، یا ناچار است بعضی گسستگیهای بین مدارک به دست آمده را با حدس و گمان و تفسیر پر کرده و تصویرسازی کند؛ در چنین شرایطی ارزش علمی کار وی در معرض تردید قرار میگیرد.
درودیان با اشاره به نظرات برخی کارشناسان در خصوص ارزش علمی تحقیقات تاریخی نتیجهگیری آنها را مطابق با برخی استانداردها تعریف کرده و تصریح میکند: از همین جاست که بعضی از صاحبنظران ارزش تحقیقات تاریخی را به دلایل زیر ضعیف میدانند:
محقق در صحنه حضور ندارد و نمیتواند متغیرها را شناسایی و کنترل کند.
امکان تهیه مدارک کافی برایش وجود ندارد و برای به نتیجه رساندن تحقیق ناچار است به حدس و گمان و تفسیر شخصی متوسل شود.
بعضی از منابع کسب اطلاع مانند نقلقولهای سینهبهسینه سندیت و اعتبار ندارد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در بخش دیگری از این گفتوگو به وظایف مورخ در استفاده از منابع تاریخی اشاره کرده و میگوید: ولی اگر محقق تاریخی دقت کافی داشته باشد، میتواند طوری عمل کند که اعتبار علمی کارش کاهش نیابد. او باید اولاً مدارک و اسناد را بررسی و ارزیابی کند و اسناد و شواهد معتبر را مبنای تحقیق خود قرار دهد. ثانیاً تا حد امکان مدارک و شواهد مورد نیاز را کامل کرده، بین آنها ارتباط منطقی برقرار کند. ثالثاً، از دخالت دادن نظریات شخصی و تعبیر و تفسیرهای غیرمنطقی خودداری کند و با استفاده از شیوه مقایسه مدارک و شواهد و تحلیل منطقی آنها، گسستگیهای اسناد را برطرف کند.
درودیان یکی از ارکان پژوهشهای تاریخی را توجه به منابع تحقیق تاریخی دانسته و اضافه میکند: منابع تحقیق تاریخی را میتوان به دو گروه عمده زیر تقسیم کرد: منابع دست اول، منابع دست دوم یا دست چندم.
منابع دست اول، منابعی هستند که مستقیماً در ارتباط با حادثه یا پدیده قرار میگیرند و ممکن است به شکل کتبی، شفاهی، تصویری، مادی و مانند آن مشاهده شوند.
منابع دست چندم، منابعی هستند که به طور غیر مستقیم در ارتباط با حادثه قرار دارند و به اتکای منابع دست اول تهیه میشوند که ممکن است به صورت نقلقولهای مستقیم یا غیرمستقیم یا به صورت کتبی و شفاهی، چند دست بگردند و از سندی به سند دیگر انتقال یابند. طبیعی است هر چه این اسناد بیشتر دست به دست شوند، ارزش آنها بیشتر کاهش مییابد، چون امکان دخل و تصرف یا افتادگی و بیدقتی در آنها وجود دارد؛ بنابراین، محقق تاریخی باید تحقیق خود را به اسناد دست اول یا نزدیکتر به آن متکی کند.
تعدادی از منابع تحقیق تاریخی را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
ـ منابع مکتوب: مدارکی هستند که به صورت کتبی نوشته شدهاند و در رابطه مستقیم با پدیده و واقعه مورد مطالعه قرار دارند، مانند: کتابها، اجازهنامهها، فرمانها، بیوگرافیها، پروندههای اداری، شجرهنامهها، سفرنامهها، تابلوهای خطاطی، آراء دادگاهها، صورت جلسهها، گزارشهای رسمی، وصیتنامهها، قراردادها، قبالهها، کتیبهها و سنگنبشتهها، استشهادها، اظهارنامهها، آگهیها، صورتحسابها، نمایشنامهها، گزارشهای تحقیقی و… که عمدتاً خود فرد یا ناظر یا کاتب حاضر آنها را به رشته تحریر درآورده است و به طور کلی از اعتبار بالایی برخوردارند.
ـ منابع شفاهی: اسنادی هستند که سینهبهسینه منتقل شده یا در خاطرات مردم قرار دارند و از حافظهها گرفته میشوند. عمده این منابع عبارتند از: ضربالمثلها، خاطرهها، نقلقولهایی که بر اساس شنیدههایی است که از حادثه یا پدیدهای نقل شده است، سخنرانیها، مصاحبهها و مذاکرات و مجادلات و گفت وگوهایی که درباره مسئلهای انجام شده و مثلاً از نوارهای ضبط شده قابل استخراج است، آداب و سنن جامعه که برای تصویر وقایع تاریخی و فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد، موسیقی، شعر، طنز و لطیفههایی که بر سر زبانهاست.
ـ منابع تصویری: این منابع در دورههای اخیر و پس از اختراع دستگاههای تصویربرداری (عکس و فیلم) توسعه یافته است. در گذشته این منابع محدود بود و غالباً از حدود تابلوهای نقاشی خارج نمیشد، ولی امروزه این منابع بسیار غنی و وسیع است و در آینده نیز گسترش بیشتری خواهد یافت. این منابع عبارتند از: تابلوهای نقاشی، عکسها، انواع فیلم از جمله فیلمهای مستند، نقشهها، کروکیها، نمودارها، تابلوهای مینیاتور، طرحها، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و مانند آن.
ـ منابع ساختمانی: این منابع بناهایی هستند که در دورههای تاریخی ساخته شده و هنوز به صورت آثار باستانی باقی ماندهاند و حاوی اطلاعات خوبی از ویژگیهای دوره تاریخی احداث بنا هستند. ساختمانها، کاخها، پلها، جادهها، کندهکاریها، نقوش ساختمانی، مقبرهها، سنگ قبرها، سکونتگاهها، زیارتگاهها، کاروانسراها، آبانبارها، قلعهها و نظایر آنها از این مقولهاند.
ـ منابع مادی و ابزاری: این منابع اجسامی هستند که از دورههای تاریخی باقی ماندهاند و باستانشناسان با تجزیه و تحلیل آنها میتوانند ویژگیهای زمان مربوط را تصویرسازی کنند و منبع خوبی برای مطالعات تاریخی فراهم آورند. این منابع عبارتند از: سلاحها، ظروف، ابزار کار کشاورزی و صنعتی، وسایل حمل و نقل، وسایل خانگی، سفالها، لباسها، سکهها، اشیاء هنری، مجسمهها، پیکرها، درها، سنگوارهها، لوحها، ابزار موسیقی، اسکلتها و مانند آن.
ـ اسناد الکترونیکی.: این اسناد سابقه طولانی ندارند، ولی از منابع تحقیق تاریخی هستند که برای آینده ارزش پیدا میکنند. این منابع عبارتند از: حافظه رایانه، دیسکها و دیسکتها و میکروفیش، میکروفیلم، جعبههای اطلاعاتی و… .
درودیان در پایان بر مسئله نقد اسناد تاریخی تاکید کرده و بیان میکند که این اسناد را میتوان از دو منظر به نقد نشست. او در این مورد تصریح میکند: محقق تاریخی با تکیه بر اسناد و مدارک و منابع تهیه آنها میتواند اطلاعات را برای تجزیه و تحلیل جمعآوری کند؛ بنابراین، مهمترین وظیفه او بررسی، نقد و ارزیابی سند است تا از این طریق اعتبار آن نزد او تایید شود و با اطمینان خاطر بتواند به آن اتکا کند. به این اقدام «نقد سند» گفته میشود که بر دو نوع است: نقد بیرونی و نقد درونی.
ـ نقد بیرونی: محقق حقیقی بودن و اصالت سند را مورد بررسی قرار میدهد. یعنی اینکه آیا سند مربوط به واقعه است یا خیر؟ و آیا احتمال جعلی بودن وجود دارد؟ محقق تاریخی باید سند را با سایر اسناد و شواهد تاریخی مربوط مقایسه کند؛ مثلاً او باید امضا و مهر، تاریخ، نوع خط، نوع جوهر به کار رفته، نوع کاغذ، پوست یا چرم یا چوب و غیره، نوع کلمات، سبک نگارش و غیره آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و آن را با سایر اطلاعات مربوط به شخص، واقعه یا فناوری دوره مربوط به سند مقایسه نماید و از صحت تعلق آن به موضوع مورد مطالعه اطمینان حاصل کند.
ـ نقد درونی: پس از اطمینان از صحت ارتباط سند با موضوع مورد مطالعه، ارزیابی محتوای مطالب مطرح میشود که آیا اطلاعات صحیح است و تصویر درستی از موضوع یا واقعه را ارائه میدهد؟ آیا مطالب آن با موازین عقلی تطبیق میکند؟ آیا مطالب آن با سایر اطلاعات تایید شده از منابع دیگر همخوانی و تناسب دارد؟ آیا در بیان واقعیت غلو نشده است؟ آیا سند تحت فشار و احساس ترس یا برای خودشیرینی نوشته نشده است؟ آیا سند واقعیت را وارونه جلوه نمیدهد؟
به طور کلی، نقد بیروی و درونی اسناد از امور پرزحمت و وقتگیر است، ولی چارهای جز این نیست؛ زیرا نتایج تحقیق بر پایه این اسناد شکل میگیرد و اگر روایت آنها مورد تایید واقع نشود، تحقیق اعتبار نخواهد داشت.
خبرنگار: علیرضا صدقی
منبع: روزنامه ابتکار، شماره 3743، یکشنبه 1396/4/11