تلاش برای منصرف کردن امام موسی صدر از عزیمت به لیبی؛ شما را به خدا سفر را لغو کنید!

دکتر سید علی اصغر غروی: آخرین باری که من آقای صدر را ملاقات کردم، همان روزی بود که ایشان عازم لیبی شدند. فکر می‌کنم روز جمعه ۲۵ اوت سال ۱۹۷۸ بود. وقتی من وارد ساختمان محل اقاتم شدم، آقای صدر را دیدم که از آسانسور بیرون آمده و به بخش لابی وارد شدند. سلام علیکی کردیم و پرسیدم شما کجا و اینجا کجا؟ گفتند که من مسافر و عازم لیبی هستم؛ آمده بودم با آقا مرتضی [طباطبایی] و خانواده‌اش خداحافظی کنم. آنها نبودند و مزاحم خانواده شما شدم. خانم شما زحمت کشید و سیگاری خرید؛ اما مرتضی نیامد. بنابراین تلفنی خداحافظی خواهم کرد. گفتم لیبی برای چه؟ گفتند: بومدین وساطت کرده که با قذافی آشتی کنیم؛ گفتم: شما که نباید اینقدر ساده باشید؛ شما را به خدا سفر را لغو کنید. پرسیدم حالا چه کسانی با شما همراه هستند؟ گفتند شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین. گفتم من مخالفم؛ من قذافی را اصلا داخل آدم نمی‌دانم که شما به دیدنش بروید؛ اگر می‌توانید، به این سفر نروید.

امام موسی صدر
قذافی آدم نرمالی نیست. من مصاحبه‌ای از قذافی با الحوادث دارم که آن را به آقای خمینی هم نشان دادم. برای این‌که می‌خواستم ایشان را تشویق کنم که مسأله آقای صدر را تعقیب کنند. گفتم این مصاحبه بیانگر آن است که قذافی انقلابی نیست و دروغ می‌گوید. سلیم اللوزی از او ‌پرسیده بود که به نظر شما انقلاب ایران به کجا خواهد رسید؟ قذافی پاسخ داده بود که انقلاب ایران انقلابی است که به زودی به زباله دان تاریخ خواهد پیوست … این مصاحبه قبل از پیروزی انقلاب انجام گرفته بود. قذافی در آن مصاحبه خودش را مافوق همه رهبران جهان عرب و اسلام قلمداد می‌کند.
من به آقای صدر پیشنهاد کردم که کمی صبر کنند. اما ایشان اظهار داشتند که بلیط‌ها تهیه شده و چون شخص بومدین هم وساطت کرده است، به امید خدا می‌روند تا بلکه «یخ‌ها آب» شود، مقداری به «تلطیف اجواء در لبنان» کمک شود و قذافی از تحریک گروه‌های رادیکال در لبنان دست بردارد. گفتم امید به خدا، اما من خیری در این سفر نمی‌بینم. برای این‌که قذافی شخصیتی نیست که بواسطه مذاکره با شما از مواضع خود عدول کند. به هر حال خداحافظی کردیم. این آخرین باری بود که ایشان را می‌دیدم. خوب یادم هست که سیگار دیگری را روشن کردند و رفتند. آقای صدر عصر آن روز به لیبی رفتند و بعد هم آن اتفاقات افتاد که شما دیگر خبر دارید…

منبع: پایگاه موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۸ شهریور، ۱۳۹۵ ۱۰:۱۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *