اولین روز کاری محمد هاشمی در صداوسیما، وقتی تلویزیون برفکی شد!
آنچه میخوانید بخشی از روزنامه شهروند با محمد هاشمی رفسنجانی است:
خاطرات جالبی از شما خواندهام، مخصوصا روز نخست کاریتان مثل اینکه برق قطع میشود.
بله، ماه رمضان بود که من به صداوسیما رفتم. همان روز نخست کارم؛ افطار خانه بودم. ساعت ٨:٣٠ سر خبر یکدفعه تلویزیون برفکی شد. حاج احمدآقا بعد از چند دقیقه تماس گرفت و گفت تلویزیون قطع شده میبینی؟ گفتم بله دارم میبینم. بهسرعت رفتم سازمان و دیدم که بچهها دور خودشان میگردند. من هم چون روز اول بود و خیلی مرا نمیشناختند، از چند نفر از تکنیسینهایی که آنجا بودند، پرسیدم که چه شده. آنها با لحن توهینآمیزی گفتند آقا برو ما نمیدانیم چه شده! نمیدانستم چه کار کنم و سرآخر رفتم از نگهبان دم در پرسیدم که مدیر فنی پخش قبلا چه کسی بوده؟ گفت آقای مهندس امجدی. گفتم کجاست، گفت پاکسازیاش کردند. گفتم خانهشان را بلدی، گفت بله و نهایتا من را به خانهاش برد. ایشان در بلوار جردن سابق و آفریقای الان زندگی میکردند. مهندس امجدی وقتی من را دید تعجب کرد. سلام کردم و گفتم تلویزیون قطع شده میتوانید با ما بیاید و راهش بیندازیم؟ و گفت که میآید.
یعنی این کار فقط در تخصص همین یک نفر بود؟ پس چرا از سازمان رفته بود؟
بله، او یکی از بهترین متخصصان سازمان صداوسیما بود و وقتی از او پرسیدم الان کجا مشغول به کار هستی، گفت که من را پاکسازی کردهاند. گفتم چرا، گفت نمیدانم. گفتم فردا به دفتر من بیا.
نمیترسیدید که در نخستین روزهای کاریتان در سازمان صداوسیما این تصمیم سخت را بگیرید و یکی از کارکنان صداوسیمای رژیم شاهنشاهی را برگردانید؟
نه همان فردا که رفتم سرکار پروندهاش را خواستم و دیدم که در زمان شاه هم نمازخوان و بچه مسلمان بوده است. همانجا حکم عزل و پاکسازی را لغو کردم و او را به سازمان برگرداندم و به او مسئولیت دادم. اتفاقا این حرکت تأثیر خوبی روی بچههای فنی و افرادی که بیجهت پاکسازی شده بودند، داشت. در آن زمان یک شورای اداری درست کرده بودند که بچههای چپ بودند. مهندس امجدی توانست در عرض چند دقیقه تلویزیون را درست کند، کاری که یک عده تکنیسین نتوانسته بودند، انجام دهند. همین شد که بازگشت او به سرکار مورد استقبال قرار گرفت.
منبع: روزنامه شهروند، شماره 1295، 1396/9/25