ناگفته های سعید حجاریان از ترورش؛ رازهای سربه مهر!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی سعید حجاریان با روزنامه اعتماد است که تقدیم میگردد:
به سراغ ترور سال١٣٧٧ برویم. هیچوقت تا حالا فکر کردهاید که چرا شما هدف آن ترور بودید؟ چرا فرد دیگری انتخاب نشد؟
نمیدانم. گفته بودند که من را بزنند.
حتی تا امروز هم هنوز مشخص نشده است که وابستگی سعید عسگر به کدام گروه بود؟
اصلا. حتی درست و حسابی محاکمهاش هم نکردند. همان طور که میدانید حتی ١۵ سال حبسی را هم که برایش تعیین کرده بودند به کمتر از یک سال رسید. گفته بود حجاریان را خدا زد. شبیه مارادونا که وقتی توپ را با دست وارد دروازه کرد گفت دست خدا بود!
پیگیریهایتان به کجا رسید؟
به هیچ جا.
بعد از آن ماجرا هیچوقت تماسی با شما نداشتند؟
نه. فقط آن فردی که اسلحه را به دست ضارب داده بود یکبار آمد و گفت میخواهم بروم حج و آمدهام حلالیت بطلبم.
و جواب شما؟
گفتم برو حلالت کردم.
به نظرتان این ترور تصمیم فردی بود یا…؟
تیم بودند. حتما کسی بالای سرشان بوده است.
بالاخره حتما خودتان آنها را میشناسید.
یک زمانی خواهم گفت. الان وقتش نیست و شما هم نمیتوانید چاپش کنید.
نیروی حفاظتی نداشتید؟
نه. میخواستند بگذارند ولی قبول نکردم. خودم بودم و یک پیکان قراضه.
در مجموع، ماجرای ترور دوم شما از جمله رازهای سر به مهر باقی مانده است.
ما نمیتوانیم حرف بزنیم، آنها هم ساکتند.
منبع: روزنامه اعتماد، شماره 3862، سه شنبه 1396/5/3