تدبیر «آسید مهدی طباطبایی» برای اینکه در مسائل تخصصی اقتصادی اظهارنظر غیرکارشناسی نکند.
اسماعیل علوی، روزنامه نگار، در روزنامه ایران نوشت: گفتهاند جوهره وجودی افراد را به هنگام ابتلا و امتحان باید شناخت و من نیز توفیق آن را داشتهام تا آسید مهدی طباطبایی را آن هنگام که در معرض آزمایشهای سخت دنیایی بود بشناسم. اوایل انقلاب از شدت علاقه بهرفع محرومیت از طبقات ضعیف جامعه، با توجه به موقعیت اجتماعی و مسئولیتی که در شهرداری تهران داشت وعدهای غیر کارشناسی داد که انتقادهایی را متوجه ایشان کرد. من هم از جمله منتقدینش بودم. اما همچنان سلوک مردمی و زیست طلبگیاش را دوست داشتم، چرا که میدانستم با وجود داشتن تمکن، حاضر نشده است خانه خود را تغییر دهد و تا پایان عمر نیز در همان محله و خانهای که قبل از انقلاب زندگی میکرد با مردم عادی زیست و سلوک اجداد طاهرینش را یادآور شد. در یکی ازسالهای دهه 60 در ایام حج، کنار خانه کعبه و درحال طواف دیدمش، فرصت را غنیمت شمرده و برای حلالیت به نزدش رفتم، با بزرگواری و چهرهای گشوده اجازه ادامه سخن نداد و با صمیمیت و مهربانی فرمود؛ امشب رفیق دیگری به رفقایم اضافه شد، بعد دستم را گرفت و تا نزدیکی سحر تقریباً همه اماکن تاریخی شهر مکه را با توضیحات مفصل نشانم داد. در ارتباط با اظهارنظری هم که کرده بود گفت؛ آن ماجرا باعث شد تا در دوره نمایندگی مردم در مجلس برای اینکه حرف غیر کارشناسی نزنم، حقوقی را که از مجلس میگیرم به چند نفر دارای فکر و صاحب نظر اقتصادی میدهم تا با رموز و پیچیدگیهای امور مملکت داری، بویژه مسائل اقتصادی آشنا شوم. از آن پس مشتری مجالسش بودم، هرکجا منبر میرفت سعی میکردم خودم را برسانم و جان را از گفتههایش سرشار کنم. آخرین بار بههمراه همسرم به منزلش رفتیم و با وجود کسالت شدید بزرگوارانه پذیرفت و توصیه اکیدی بر خلوص نیت داشت و به تعامل و مهربانی با یکدیگر و مردمداری سفارش مینمود. دست آخر برخلاف رسم معمول هدیهای بههمراه مبلغی پول به هریک از ما داد و برایمان دعا کرد. هنوز لذت آن ملاقات و آن برخورد صمیمی را در کامم حس میکنم و تلخی فقدانش برایم جگرسوز است و از خود میپرسم آیا بار دیگر همچون اویی خواهم یافت!
منبع: روزنامه ایران، شماره 6783، شنبه 1397/2/29