خاطرات یک زندانی از زندان رجایی شهر؛ «انباری زدن»!
احمد زیدآبادی: در زندان رجاییشهر برای مدتی، زندانیان را مورد تفتیش بدنی بسیار ناجوری قرار میدادند. این نوع تفتیش، از هر جهت خلاف شأن و کرامت انسانی بود و بنابراین، زندانیان سیاسی اجازه چنین کاری را نمیدادند.
از چند تن از مسئولان زندان دلیل اینگونه تفتیش حقارتآمیز و خوارکننده را جویا شدم. همگی پاسخشان یک کلمه بود: انباری زدن!
برخی از زندانیانی که به مراکز قضایی یا درمانی اعزام میشدند ظاهرا مقداری مواد مخدر را یا در نشیمنگاهِ خود پنهان میکردند و یا میبلعیدند تا پس از قضای حاجت به آن دست یابند تا به مصرف شخصی برسانند و یا به مشتریان بفروشند.
موادی که در نشیمنگاه زندانی جاسازی شده بود، از طریق بازرسی بدنی شرمآوری بعضا کشف میشد اما زندانیان مشکوک به بلعیدن مواد باید چند روزی در قرنطینه به “پارک” میرفتند تا رئیس قرنطینه نسبت به دفع تمام محتویات معده و روده آنها اطمینان یابد و سپس آنان را به بند بفرستد.
پارک گاهی یک هفته به طول میانجامید. در این مدت زندانی جدای از سایرین، با دستبند به جایی بسته میشد و بخصوص هنگام دفع حاجت تحت نظارت شدید قرار میگرفت.
نسبت به این وضعیت به رئیس زندان معترض شدم. گفت؛ راهحل خود شما چیست؟ پاسخم این بود که ورود مقداری مواد مخدر به زندان، عوارض کمتری نسبت به این نوع بازرسی بدنی شرمآور دارد. او در پاسخ گفت: اولا اگر اینقدر سخت نگیریم انباریزدن کاملا عادی و رایج میشود و در آن صورت “همین خودِ شماها” بیانیه میدهید که رئیس زندان راه ورود مواد مخدر به زندان را آزاد گذاشته است تا هم سود کلانی از این راه به جیب بزند و هم بچههای مردم را معتاد کند. منظورش از “همین خودِ شماها” برخی زندانیان سیاسی بود که بعضا نسبت به شرایط زندان و بزههای مرسوم در آن، نامهای به بیرون درز میدادند و رئیس زندان را به سهلگیری در برابر پخش مواد و روابط جنسی متهم میکردند.
گفتم؛ خب چرا از تکنولوژی مدرنتر مانند دستگاه ایکسری برای این کار استفاده نمیکنند؟ در پاسخ گفت مطمئن نیست دستگاه ایکسری قادر به کشف مواد بلعیده شده باشد و از این گذشته با کدام بودجه اقدام به خرید دستگاه ایکسری کند؟
بحث را عوض کردم و گفتم؛ چرا در بازرسی بدنی زندانیان سیاسی گاهی ماجرا را از حد میگذرانید؟ آنها که اهل مواد مخدر نیستند. در پاسخ چیزهایی درباره عدم تفکیک زندانیان سیاسی و امنیتی در قوانین جمهوری اسلامی گفت و بعد مدعی شد که فقط موضوع مواد مخدر در میان نیست و سیم کارت موبایل هم به همان اندازه دردسرساز شده است!
منظورم از این نوشته این بود که زندان اصولا جای بدی است و اداره صحیح آن نیز علاوه بر امکانات زیاد، نیاز به دانش و پختگی و همهجانبه نگری خاصی دارد که آن هم مفقود است.