دو خاطره امیر قادری از محسن سیف؛ احترام به نقد
آقای محسن سیف، منتقد سینمایی تازه درگذشته را، خیلی کم دیدم. اما از ایشان دو خاطره دارم. یکی وقتی سالهای سال پیش، و در گزارش جشنواره فجرش در مجله گزارش فیلم، از “اسب کهر را بنگر” آقای زینهمن، با جملهای به این مضمون، یادی کرده بود: «مانوئل آرتیگز هم مثل همه ما، تصویری از سی و چند سالگی خودش را به خاطر سپرده بود.» به نظرم خیلی قشنگ آمد.
و بعدی مربوط میشود به همین سه چهار سال پیش. مراسم ختم هوشنگ کاوسی بود، و یادداشتی که در کافه سینما، به بهانه درگذشت کاوسی نوشته بودم، که انتقادی از آب درآمده بود. بعد از مراسم، بعضی از دوستان منتقد، گله میکردند که چرا چنین نوشتهای را در چنین موقعیتی منتشر کردهام. و یادم هست که سیف مرا کشید کناری و گفت: «برای من هم، همین کار را بکن.»
این یعنی که، با وجود “عشق”اش که در خاطره اول منعکس است، (این جا منظورم میزان کیفیت آن چه درباره کاوسی نوشتهام نیست)، به “نقد” احترام میگذاشت. پس درود بر روان شاد و آزاد او.
منبع: کافه سینما