روایت ضرغامی از اشتغال به معاونت پارلمانی وزیر دفاع در دولت اصلاحات!

آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی عزت الله ضرغامی با روزنامه شرق است:

بعد از دوم خرداد ٧۶ و پیروزی سیدمحمد خاتمی و استقرار آقای مهاجرانی در کسوت وزیر فرهنگ و حضور زنده‌یاد سیف‌‌الله داد در معاونت سینمایی، از پیکره دولت جدا شدید. بعد از آن چه کردید؟
بعد از خروجم از وزارت ارشاد، چون رشته تحصیلی‌ام ساختمان است به مدت چهار ماه مدیرعامل شرکت ساختمانی در شهرک غرب (قدس) شدم که پروژه‌های ساختمانی و عمرانی بسیار زیادی داشت. در آن زمان در شهرک غرب فضای خاص فرهنگی – سیاسی حاکم بود و ارتباط خوبی با اعضای هیئت‌مدیره، ان‌جی‌اوها و افراد تأثیرگذار در اداره شهرک پیدا کرده بودم و به جز کارهای عمرانی ارتباط خاص فرهنگی هم با آنها داشتم که شنیدنی است.
یعنی کلا قید سیاست را زدید؟
در آن مقطع برای من سیاست به حاشیه رفت.
در واقع برای خود حیاط خلوتی ساختید؟
خیلی هم خلوت نبود! چون صبح تا شب با پیمانکاران دعوا داشتیم؛ اما چهار ماه بیشتر طول نکشید. درآن زمان آقای شمخانی، وزیر دفاع آقای خاتمی بودند و چهار بار با من صحبت کردند.
درباره چه؟
آقای شمخانی اصرار داشتند که معاون پارلمانی ایشان شوم. معاونت پارلمانی پستی سیاسی هم هست. چون باید به مجلس برود و با نهادهای مختلف صحبت کند.
ظاهرا همه جا معاونت حقوقی و پارلمانی با هم یک سمت هستند. شما در بخش حقوقی هم فعال بودید؟
خیر. در وزارت دفاع به‌دلیل پیچیده‌بودن مسائل حقوقی، بخش حقوقی از پارلمانی جداست. چون در بخش حقوقی، حقوق بین‌الملل مطرح است که کاری کاملا تخصصی است اما معاونت پارلمانی باید در مجلس از وزارت دفاع، دفاع کند و مثلا بودجه بگیرد که کار دشواری است.
ظاهرا شما ید طولایی هم در جذب بودجه برای وزارت متبوع خود دارید؟
(می‌خندد).
در پستی چنین حساس، رئیس‌جمهور وقت با حضور شما در پیکره دولت مخالفت نکرد؟
در وزارت دفاع برای معرفی معاونان روال بر این است که اول باید وزیر، نظر رئیس‌جمهور را جویا شود و نظر رهبری هم مهم است. چون در چارچوب نیروهای مسلح می‌گنجد. همان زمان به آقای شمخانی گفتم من از نظر سیاسی با دولت دوم خرداد زاویه دارم. تمایلی هم ندارم و مصلحت شما هم در این است که من در کنار شما نباشم اما ایشان چهار بار (دو بار حضوری و دو بار تلفنی) پیگیری کرد و جالب این بود که با آقای خاتمی هم مطرح کردند و ایشان پذیرفته بود. چون ایشان از قبل با من آشنایی داشتند. نکته مهم اینکه وقتی آقای خاتمی پذیرفت که این مسئولیت را قبول کنم، جریان تند دوم خرداد به‌شدت مخالفت کرد و به آقای شمخانی فشار زیادی آوردند که ضرغامی نباید معاون پارلمانی شود! به‌دلیل‌اینکه موضع جدی علیه دوم خرداد دارد و در جریان مقابله هم مؤثر بوده. درحالی‌که معاونان پارلمانی باید در مجلس یکدست باشند. در نتیجه حضور ضرغامی برای دولت این یکدستی را به هم می‌زند. بااین‌حال آقای شمخانی واقعا ایستادگی کرد. آن زمان آقای موسوی‌لاری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور و جزء کسانی بودند که از انتصاب من ناراحت بودند. ایشان به‌عنوان اعتراض من را برای حضور در جلسات ثابت معاونان پارلمانی دستگاه‌ها که یک هفته در میان در دفتر خودشان برپا می‌شد، دعوت نمی‌کرد! حدود شش ماه به این جلسات دعوت نشدم! تا اینکه یک روز به آقای خاتمی نامه نوشتم. مضمون نامه این بود: در چنین دولتی عجیب است که معاون پارلمانی شما تحمل فردی را که با نظر سیاسی او مخالف است، ندارد. آقای خاتمی با این نامه متوجه اوضاع شد و با آقای موسوی‌لاری برخورد کرد که ایشان هفته بعد من را به جلسه دعوت کرد.
علت این مسئله چه بود؟
خب من معروف هستم. وقتی وارد جلسه‌ای می‌شوم، خیلی ساکت نیستم. شاید بعضی‌ها از این رفتار من استقبال می‌کنند. اما بعضی‌ها هم دوست ندارند و می‌گویند فلانی چرا وقتی وارد جلسه می‌شوی، آرام نمی‌نشینی؟! جالب است وقتی وارد جلسه معاونان شدم، آقای موسوی‌لاری گفتند ما از آمدن آقای ضرغامی خیلی خوشحالیم و به ایشان خیرمقدم می‌گوییم. درصورتی‌که تا شش ماه قبل من را به جلسه راه نمی‌دادند!
شما که علاقه‌مند به کار فرهنگی بودید، چرا وارد چنین پست حساسی شدید؟
در چهار‌سالی که در این سمت بودم، فعالیت‌های فرهنگی – هنری، ‌سخنرانی‌ها و فعالیت‌های سینمایی‌ام هیچ‌وقت ترک نشد. حتی همه فیلم‌های سینمایی را می‌دیدم. درباره آنها نقد می‌نوشتم؛ ‌اما با اسم مستعار منتشر می‌کردم.
حالا چرا مستعار؟
چون ممکن بود از تحلیل‌های من تعبیرهای خاصی شود.
این هم نوعی از شیطنت است!
شاید! اما احساس می‌کردم این‌طور حرفم بهتر پیش می‌رود.
در نهایت هویت شما که فاش می‌شد. با شما در آن دوره برخوردی نکردند؟
یادم هست چند بار در دولت به آقای شمخانی تذکر داده شد. می‌گفتند معاون پارلمانی شما به‌جای اینکه برای وزارت دفاع کار کند، سخنرانی می‌کند و جاهایی هم دولت را نقد می‌کند. یک‌ بار هم ایشان از من استنطاق کرد.
چه کسانی از عملکرد شما به آقای شمخانی خبر می‌دادند؟
مشخصا یک‌ بار آقای ابطحی به ایشان تذکر جدی داد، یک ‌بار هم آقای ربیعی به ایشان نامه نوشت که هنوز نامه‌ ایشان را دارم؛ برای مثال بنده در قزوین سخنرانی کرده بودم؛ در قزوین جریان لیبرال و ملی‌گراها تحرکاتی داشتند. من در جلسه بزرگ مردمی که تشکیل شده بود سخنرانی داشتم که به‌نوعی زاویه‌ با دولت دوم خرداد محسوب می‌شد و خوشایند آنها نبود. آنها به آقای شمخانی تذکر ‌دادند، آقای شمخانی هم موضوع را با من در میان گذاشت. به ایشان گفتم من کار سیاسی نکرده‌ام، بلکه از مواضع نظام، ارزش‌های انقلاب و شهدا دفاع کرده‌ام که ایشان قانع شد.

منبع: روزنامه شرق، شماره 3003، 1396/8/13

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۲۹ آبان، ۱۳۹۶ ۴:۲۵ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *