وقتی شهید بهشتی به دلیل شبهه دیکتاتوری زیربار درخواست آقایان خامنه ای و هاشمی نرفت!
7 تیر 1360 سالروز شهادت مردی است که محبوبیتش بین مردم در قبل و بعد از شهادت دو سر قطبِ مثبت و منفی بود. اتفاقی که پس از 40 سال شاید عجیب به نظر آید ولی آن زمان عادی بود. او را به انواع تهمتها مثل دیکتاور مآب بودن می نواختند. هر سال که از شهادتش گذشت ابعاد شخصیتی او بیشتر نمایان شد. امسال هم حجت الاسلام و المسلمین اژه ای، داماد شهید در یک گفتگوی چند نفره در خبرآنلاین، خاطره ای شنیدنی از احترام او به تشکیلات و قوانینِ و الزامات کار حزبی به نقل از رهبر انقلاب روایت می کند:
بعد از رحلت امام، تازه آقا رهبر شده بود، یک عصر جمعه به خانم گفتم یه سری به ریاست جمهوری بروم، آقا گفتند خانواده شهدا آمدند تا موقع اذان قدم بزنیم. بحث مان بلافاصله روی آقای بهشتی رفت. من گفتم آقای بهشتی می گفتند من گاهی اوقات توسط نزدیک ترین دوستانم [رفتاری می کردند که] شبه دیکتاتوری می رود [می رفت]. و در موردی در لیست انتخابات چنین اتفاقی افتاد. آقای خامنه ای زدند زیر گریه. گفتند بله. در لیست حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات مجلس اول اقای بهشتی مخالف یک نفر بودند. من و آقای هاشمی موافق بودیم. هرچی بحث کردیم آقای بهشتی را نتوانستیم قانع کنیم. بعد آخرش آقای بهشتی گفتند اجازه بدهید من رأی ندهم، آقای هاشمی گفتند چه بهتر ما همین را می خواهیم و بدون رأی آقای بهشتی آن آقا وارد لیست مجلس شد. یک یا دو هفته بعد ما خیلی شدیدتر از آقای بهشتی به این جمع بندی رسیدیم که چه کسی را برای مجلس تایید کنیم. دوتایی پیش آقای بهشتی آمدیم که اسم را باید حذف کرد ولی ایشان چون تشکیلاتی بودند گفتند همینطوری که نمی شود. شورای مرکزی رای داده و تصویب شده و من جای بحث جدید را باز نمی کنم. اینها نکاتی است که در کمتر شخصیت سیاسی سراغ نداریم.