آیت الله طالقانی: «این سید عجب آدم خوش‌فکری است.»

مرحوم آیت‌ا… طالقانی یکی از برجسته‌ترین مبارزان تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود. او که به شجاعت و صراحت شهرت داشت، مبارزات خود علیه رژیم ستمشاهی را از ماجرای کشف حجاب اجباری در دوران پهلوی اول آغاز کرد و پس از آن، به دلیل همین مبارزات و مقاومت‌ها، بارها طعم تلخ زندان و تبعید را چشید. آیت‌ا… طالقانی، به عنوان یک روحانی و مجتهد آگاه و زمان‌شناس، به حمایت از گروه‌های مبارز مسلمان می‌پرداخت.
او در دوران پر التهاب پس از کودتای 28 مرداد 1332، یکی از حامیان جدی شهید نواب صفوی بود و حتی مدتی، او را در خانه خود پنهان کرده بود. جلسات تفسیر و درس‌های اخلاق مرحوم طالقانی در «مسجد هدایت»، به تعبیر زنده‌یاد دکتر علی شریعتی، همچون «مناره‌ای در برهوتِ» سکوت و ظلمتِ آن دوران پراختناق بود. آیت‌ا… طالقانی با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، به همکاری و همراهی با آن پرداخت و پس از آزادی از زندان و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، در کسوت رئیس شورای انقلاب، نقش مؤثری در سامان دهی امور جاری کشور داشت.

این مبارز نستوه که به دلیل صراحت و شجاعتش، از سوی حضرت امام(ره) به «ابوذر زمان» ملقب شد، نخستین نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب را اقامه کرد و سرانجام، در 19 شهریور 1358، بر اثر عوارض ناشی از سال‌ها حبس و شکنجه در زندان‌های مخوف رژیم پهلوی، دار فانی را وداع گفت و به اجداد طاهرینش پیوست. آیت‌ا… طالقانی طی دوران مبارزات خود، ارتباطی نزدیک و صمیمانه با مبارزان و به ویژه، روحانیان و علمای مبارز داشت. یکی از این علما، رهبر معظم انقلاب، آیت‌ا… خامنه‌ای بودند که از روزهای نخست آغاز نهضت اسلامی، با آیت‌ا… طالقانی آشنایی و دوستی پیدا کردند و این صمیمیت و همراهی، تا پایان عمر آیت‌ا… طالقانی ادامه پیدا کرد. آن‌چه در پی می‌آید، خاطرات سید مهدی طالقانی، فرزند آیت‌ا… طالقانی، درباره ارتباط پدرش با رهبر معظم انقلاب، در گفت و گویی با «پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب» است.

همراهی در شورای انقلاب

جلسات شورای انقلاب در جاهای مختلفی تشکیل می‌شد؛ یعنی جای ثابتی نداشت. گاهی اعضای شورای انقلاب به جایی می‌آمدند که ابوی ما مستقر بود. گاهی هم این جلسات در منازل دیگران برگزار می‌شد. اگر جای دیگری بود، اکثر مواقع من ایشان را می‌بردم و برمی‌گرداندم. یکی از آن روزهایی که دولت موقت زمام امور را در دست داشت، جلسه شورای انقلاب در منزل شهید مطهری برگزار می‌شد. در جلسات شورای انقلاب مسائل مختلفی مطرح می‌شد. آن موقع، قانون گذاری و تدبیر مسائل مربوط به انقلاب با شورای انقلاب بود. هنگام پایان جلسه، رفتم تا ابوی را برگردانم. وقتی ایشان در ماشین نشستند، جمله‌ای گفتند. گفتند که «این سید عجب آدم خوش‌فکری است.» با خودم فکر کردم ایشان چه کسی را می‌گویند. پرسیدم: «آقا چه کسی را می‌گویید؟» گفت: «آقای خامنه‌ای را می‌گویم.» مرحوم ابوی اگر از کسی حرف خوبی می‌شنید، حتماً تأیید می‌کردند و می‌گفتند. به همه هم می‌گفتند که: «اگر مطلب خوبی از کسی می‌شنوید، حتماً تعریف کنید و اگر مطلب بدی می‌شنوید، تذکر بدهید.»

انصاف در برخورد با روشنفکران

در رویکرد به روشنفکرها، بین رهبر معظم انقلاب و آیت‌ا… طالقانی همسویی وجود داشت. در عین حال، ایشان انتقادهایی به بعضی از مسائل آن جریان نیز داشتند. زمانی که هنوز خط و خطوط تثبیت نشده بود و این جهت‌گیری‌ها به‌وجود نیامده بود و هنوز مردم در راه مبارزه بودند، حسینیه ارشاد پایگاهی برای جوان‌ها و تیپ روشنفکر بود. رهبر معظم انقلاب بارها – تا قبل از اختلاف نظر شهید مطهری با مرحوم شریعتی- در جلسات حسینیه ارشاد شرکت می‌کردند و در حالی که بعضی‌ها به‌شدت به مرحوم دکتر شریعتی جفا می‌کردند و با او مخالف بودند، اما آیت‌ا… خامنه‌ای یکی از حامیان اصلی دکتر شریعتی بودند. خیلی جاها ایشان از مرحوم دکتر شریعتی دفاع کردند. وقتی سخنرانی آیت‌ا… خامنه‌ای را درباره دکتر شریعتی می‌بینید، هم از نقاط قوت او می‌گویند و هم از نقاط ضعف او؛ اصل هم همین است. یعنی برای نقاط قوت از آن شخص باید حمایت کرد و نقاط ضعف را هم باید گفت؛ چون این انتقادها سازنده است.

نخستین دیدار

دادگاه محاکمه مرحوم ابوی در سال 1342، ایشان را به 10 سال حبس محکوم کرد. در آن زمان، این دادگاه‌ موضوع پرسر و صدایی شده بود. از آیت‌ا… خامنه‌ای شنیدم که بارها در این دادگاه‌ها شرکت کرده بودند. یکی از خاطرات ایشان از دادگاه ابوی این است: «اولین ملاقاتی که با مرحوم طالقانی داشتم، در دادگاه تجدید نظر ایشان بود که در همین پادگان عشرت‌آباد تشکیل شده بود. دادگاهی بود که ایشان و بقیه سران نهضت آزادی را محاکمه می‌کردند. من از پیش، آیت‌ا… طالقانی را می‌شناختم، اما با ایشان از نزدیک دیدار خصوصی نداشتم. سال‌های 41 یا 42 بود که من در آن دادگاه شرکت کردم. آن موقع من تازه از زندان آزاد شده بودم و ایشان در زندان شنیده بودند که من در زندان هستم، ولی من در قزل‌قلعه بودم، لذا همدیگر را ندیده بودیم. در آن دادگاه آقای طالقانی عصایی دست گرفته و نشسته بودند و دادگاه را به رسمیت نمی‌شناختند و لذا از خودشان دفاع نمی‌کردند. وقتی که در دادگاه زنگ تنفس زده شد، آقایان برای اظهار ملاطفت به ما که به عنوان تماشاچی دادگاه رفته بودیم، بلند شدند و به طرف ما آمدند. این‌جا بود که ما رفتیم و از نزدیک با مهندس بازرگان و این‌ها سلام و علیک کردیم. در همین حین که ما می‌رفتیم طرف این‌ها، دادستان از جایگاه خودش بلند شد که برای تنفس به طرف دیگری برود. به آقای طالقانی که رسید، خواست تملقی بگوید. این جالب بود که این‌قدر روحیه آقای طالقانی عالی بود که دادستان خودش را محتاج این می‌دید که به ایشان تملق‌گویی کند. آمد و یک جمله‌ای گفت که دقیقاً یادم نیست؛ به این مضمون که من هم از خانواده روحانی هستم. آقای طالقانی با بی‌اعتنایی تحقیرآمیز توأم با طنزی به او گفتند که، [متأسفانه عین جملات ایشان هم دقیقاً یادم نیست] اما همین‌قدر یادم هست که همه جمعیتی که دور آقای طالقانی ایستاده بودند، قاه‌قاه به داستان خندیدند. آن منش و روحیه را من از دادگاه در ایشان دیدم و این مقدمه‌ای بود برای دیدارهای بعدی ما در طول سالیانی که در زندان بودند. هر وقت که من زندان نبودم، به دیدارشان می‌آمدم و در زندان از پشت میله‌ها صحبت می‌کردیم. پیغام‌هایی داشتند برای آقای میلانی در مشهد و برای جریان‌هایی که ما غالباً در آن‌ها شرکت داشتیم. بعد هم که از زندان بیرون آمدند، تماس‌های زیادی داشتیم و همه برخوردها و دیدارهای من با آیت‌ا… طالقانی تا روزهای آخر حیات‌شان، همان روحیه را که در اولین دیدار در دادگاه دیدم، تقویت می‌کرد.»

این کتاب را ترجمه کنید

در جلسه‌ای که دوشنبه‌ها خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم، می‌فرمودند: «مرحوم ابوی اطلاعات خوبی داشت.» در همان زمان که ظاهراً دادگاه بودند یا هنوز دستگیر نشده بودند، گفته بودند آقای طالقانی کتابی به نام «ثورهالحسین(ع)» به من داد تا ترجمه کنم. من هم خواندم و خیلی از آن استفاده کردم. یکی از مسائلی که از مادرم شنیدم، این بود که گاهی که پیش می‌آمد که آیت‌ا… خامنه‌ای دو سه روزی از تبعید مرخصی داشتند تا به تهران بیایند و به مشهد بروند، [در این وقت] حتماً سری به منزل ما می‌زدند و با آیت‌ا… طالقانی مشورت می‌کردند. منزل میرزا خلیل کمره‌ای و استاد امیری فیروزکوهی هم نزدیک منزل مرحوم ابوی بود. شنیده بودم گاهی که به دیدن مرحوم امیری فیروزکوهی می‌آمدند، آیت‌ا… طالقانی هم به منزل کمره‌ای می‌رفتند و در آن جا همدیگر را می‌دیدند.

مشورت با رهبر انقلاب

یکی دو بار مرحوم «ابوذر بیدار» می‌گفت که بسیاری از علما و مراجع قم در زمانی که ایشان تبعید بودند و قبل از آن که می‌خواستند ایشان را تبعید کنند، اعلامیه داده و از ایشان حمایت کرده بودند. وقتی آیت‌ا… طالقانی از تبعید برگشتند، قرار بر این شد که ایشان با تک‌تک آن آقایان ارتباط برقرار و از آن‌ها تشکر کند. آیت‌ا… خامنه‌ای مورد مشورت آیت‌ا… طالقانی بودند برای بازدید از این علما و مراجع عظام. البته یادم می‌آید ابوی خوششان نمی‌آمد که بعضی‌ها را ببینند. آقای بیدار می‌گوید در اولین دیداری که آیت‌ا… طالقانی مرا خواستند و به خانه‌شان رفتم، دیدم آیت‌ا… خامنه‌ای هم آن جا هستند. بحث‌شان این بود که چگونه پاسخ کسانی را بدهند که از ایشان در اعلامیه‌ها یا به‌صورت شفاهی حمایت کرده بودند یا آقازاده‌ها‌یشان را برای حمایت از ایشان فرستاده بودند و چگونه از آن ها تشکر کنند؛ یا چگونه و با چه ارجحیتی سراغ بعضی از این آقایان بروند. مورد مشورت ایشان درباره این مسائل، آیت‌ا… خامنه‌ای بود ندو یکی دیگر از آقایان.

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱۹ شهریور، ۱۳۹۷ ۱۱:۳۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *