خاطره ای شیرین از میرزا علی هسته ای

قرار بود مرحوم میرزا علی هسته ای، منبر بره، سر و صدای جمعیت هم زیاد بود. بجه ها داد و بیداد می کردند. حاج میرزا علی هسته ای، خدا رحمتش کنه، رفت بالای منبر و چند لحظه منتظر موند، دید مردم ساکت نمی شند. شلوغی و سر و صدا بود -استادی شیخ را می خوام بگم- یه وقت دیدیم، میرزا علی هسته ای داد می زنه، سنگ نزن، سنگ نرن!
همه ساکت شدند ببینند چه کسی سنگ می زنه؟ تا ساکت شدند، گفت: بسم الله الرحمن الرحیم و صحبت رو شروع کرد. با همین دو کلمه سنگ نزن همه ساکت شدند. این اولین شبی بود که آقای صدر در مسجد دارالشفا نماز خوندند. شش ماه هم اینجا بودند.

راوی: آیت الله سید مرتضی مستجابی

منبع: یاران موافق، حمید قزوینی، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، سال ۱۳۹۵، چاپ اول، صفحه 143

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۱۶ فروردین، ۱۳۹۶ ۲:۰۳ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *