خاطره سید محمد غرضی از کودتای نوژه

روزی که کودتای نقاب انجام میشد، من رفته بودم در لشکر 92 نماز وحدت بخوانم، دیدم که اکثر افسرها در صف های آخر نماز ایستاده و یا اصلا نیامده اند و برخی نیز در اطراف هستند و نگاه های مشکوکی دارند. من این جمعیت را به مدت سه ساعت نگه داشتم و در مورد ارتش مفصل حرف زدم، ضمن حرفم دیدم که جمعیت پراکنده می شود و در نهایت فقط سربازها ماندند. بعد از این اتفاق به استانداری رفتم و گفتم که مهم است این را بررسی کنید. آنها گفتند لشکر 92 ماموریت داشته و الان آمده به اینجا و توپش هم به سمت استانداری است. من هم دستور دادم که سه تا از فرماندهان را دستگیر کنند و به جای آنها جهان آرا را فرمانده نیروی، شمخانی را فرمانده نیروی هوایی کردم. شب که شد دیدم تعداد زیادی از این افسران فرار کردند و 6 نفر خود را به بغداد رساندند، در همان زمانی که صدام برای بررسی نتیجه کودتا جلسه داشتند. به این ترتیب کودتای «نقاب» از سوی هر کسی که بود در خوزستان مندرس شد، سرکوب نشد، بلکه مندرس شد.

منبع: خبرگزاری خبرآنلاین

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۶ مهر، ۱۳۹۵ ۴:۰۳ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *