خاطره شهید محمد بروجردی از فقر و تنگدستی دوران کودکی

سردار سید محمد باقرزاده با اشاره به خاطره‌ای از شهید بروجردی که 10 روز پیش از شهادتش از زبان یک واسطه از شهید بروجردی شنیده است، بیان کرد: شهید بروجردی آن زمان که کم سن و سال بود نزدیک ایام نوروز برای تماشای لباس‌های نو دوستانش نزد مادرش می‌رود و از اینکه لباس‌هایش بیشتر از آن‌ها نیست گله می‌کند. او چند بار به مادرش می‌گوید که لباس و کفش «نو» می‌خواهد اما مادرش به دلیل تنگ‌دستی و مساعد نبودن اوضاع اقتصادی‌شان نمی‌پذیرد و ناراحت می‌شود. پس از آن شهید بروجردی در حالی که گریه می‌کرده به خواب می‌رود. او در خواب امیرالمومنین (ع) را می‌بیند که از او می‌پرسند «پسرم چرا مادرت را که در تنگنا قرار دارد ناراحت می‌کنی؟ از این به بعد هرچه می‌خواهی از من تقاضا کن». این سردار شهید پس از آن تعریف می‌کند که از آن زمان تاکنون هیچ رغبت و تمایلی به مال دنیا پیدا نکردم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱ خرداد، ۱۳۹۶ ۸:۲۱ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات شهدا و دفاع مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *