خاطره ناطق نوری از ماجرای استقبال از امام خمینی
در کتاب خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری ماجرای استقبال از امام خمینی و نظر قاطع شهید مطهری مطهری درباره آن، اینگونه روایت شده است:
در نوفل لوشاتو اطرافیان امام برنامه ریزی کرده بودند که اداره مراسم به دست مجاهدین خلق باشد و آن ها تریبون دار باشند و مادر رضایی و پدر ناصر صادق و حنیف نژاد نیز به امام خیرمقدم بگویند و صحبت کنند.
وقتی از این برنامه خبردار شدیم در تلفنخانه ی مدرسه رفاه، آقای مطهری و کروبی و انواری و معادیخواه و بنده جمع شدیم. همه عصبانی بودیم که اگر فردا این ها بهشت زهرا بیایند و تریبون دست این ها بیفتد چه می شود؟
آقای کروبی تلفن زد به احمد آقا در پاریس و با احمد آقا با عصبانیت صحبت کرد و نسبت به این کار اعتراض کرد و تلفن را با عصبانیت پرت کرد و قهر کرد. سپس آقای معادیخواه گوشی تلفن را برداشت و با حاج احمدآقا صحبت کرد. ایشان هم عصبانی شد و گوشی را زمین زد. توی این ها تنها کسی که عصبانی نمی شد، بنده بودم. گوشی را برداشتم و یک خرده صحبت کردم که اگر این ها بخواهند با آن سوابق و اعلان مواضع داخل زندانشان، اداره ی امور را بگیرند، دیگر نمی شود جلوی آن ها را گرفت.
در همین لحظه، آقای مطهری فرمود: «تلفن را به من بده». ایشان تلفن را گرفت و با عصبانیت (علامت عصبانیت مرحوم مطهری حرکت زیاد سر ایشان بود) به حاج احمد آقا گفت: «آقای حاج احمد آقا این که من می گویم ضبط کن و ببر به آقا بده». احمد آقا گویا به ایشان گفته بود ما داریم حرکت می کنیم. امام هم راه افتاده و سوار ماشین شده است.