روایت بهناز جعفری از روزگاری که گرایش مذهبی داشت!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی بهناز جعفری با روزنامه شهروند است:
تمرکز بیقیدوشرطتان بر حرفهای که در آن هستید، چقدر شما را به اهدافی که در ابتدای مسیر داشتید نزدیک کرده است؟
راستش من بهعنوان هدف و منبع درآمد به این حرفه نگاه نکردم و توسط نخستین معلمم خانم آدینه که این مسأله را برای من جدی کردند به این سمت سوق داده شدم و برای من که گرایشهای دینی و اسلامی پیدا کرده بودم و گرافیک میخواندم، تاثیرگذار بود که تکلیفم را روشن کرده و موضعم را کمی تلطیف کنم. دانشگاه دو جا قبول شدم، گرافیک تربیت مدرس و نمایش دانشگاه آزاد که خیلی محتاطانه و بدون اینکه مادرم در جریان باشد ثبتنام کردم و اواسط ترم اول بود که فهمید و دنیا را به هم ریخت ولی من ماندم. الان که نگاه میکنم به بسیاری از چیزها نرسیدم اما تا حدودی سعی کردهام که قابل قبول باشم. بابت چیزهایی که شخصا و با جان کندن و بدون استفاده از تجربه دیگران به آنها رسیدم، از خودم راضیام.
منظورتان از گرایشهای مذهبی چیست و مربوط به چه دورهای میشود؟
من یک دوره دو ساله میخواستم بروم رشته دیگری را همزمان با گرافیک بخوانم. انواع نمازها را میخواندم و روزه میگرفتم و جامعه الزهرای قم هم ثبتنام کرده بودم و از آنجا برای من نوار میفرستادند و هر شش ماه یک بار میرفتم حضوری امتحان میدادم که بیشتر روی قرآن و تربیت اسلامی متمرکز بودند. همچنین دوست داشتم به آدمهایی که ناتوانی جسمی دارند خدمت کنم و پرستارشان شوم. البته الان هم هنرمندان بهگونهای خدمتگزاران مردم هستند.
با این حال ظاهرتان هم متفاوت با الان بود؟
بله. هم چادر سرم بود، هم مقنعه چانهدار. اما همه این دوران را گذراندهاند.
منبع: گفتگو با روزنامه شهروند