روایت شیرین رهبر انقلاب از روز عرفه در دوران نوجوانی
مثلاً یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانى هم هست -لابد آشنا هستید؛ خیلى از جوانان با آن اعمال آشنا هستند- چند ساعت طول مىکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع مىشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب – روزهاى نه چندان بلند – به طول مىانجامد.
آن وقت من یادم است که با مادرم – چون مادرم هم خیلى اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّى بود – مىرفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود – منزل ما حیاط کوچکى داشت – آنجا فرش پهن مىکردیم – چون مستحب است که زیر آسمان باشد – هوا گرم بود؛ آن سالهایى که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه مىنشستیم و ساعتهاى متمادى، اعمال روز عرفه را انجام مىدادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم مىخواند، من و بعضى از برادر و خواهرها هم بودند، مىخواندیم. دوره جوانى و نوجوانى من اینگونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش.
البته ما آن وقت از یک امتیاز برخوردار بودیم که اگر آن امتیاز، امروز در جوانى باشد، دعا و ذکر و نماز براى او شیرین خواهد بود و مطلقاً خسته کننده نخواهد شد؛ و آن توجّه به معانى است. ببینید؛ هر کس که از نماز خسته مىشود، یا معناى نماز را نمىداند، یا توجّه نمىکند، والّا اگر کسى معناى نماز را بداند و به نماز هم توجّه کند، امکان ندارد از نماز خسته شود؛ اصلاً امکان ندارد
منبع: گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان 1376/11/14