روزی که فرمانده نیرو هوایی قلم مو بدست گرفت و فنسهای پادگان را رنگ زد!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی سید محمود یمینی با پایگاه اطلاع رسانی شهید ستاری است:
برای تبیین ویژگیهای خاص شهید ستاری خاطره ای از ایشان برای ما تعریف می کنید؟
آنچه را می گویم در مقطع فرماندهی شهید به چشمان خود دیدم. او فرماندهی است که قلم و رنگ به دست می گرفت. در نیروی هوایی وقتی در گروه پدافند جاسک شورای فرماندهان داشتیم؛ این شورا هر 6 ماه برگزار میشد. من پیش از این شورا برنامهها و تاریخ و سازو کار این شورا را با شهید ستاری مطرح و از وی دعوت می کردم که آخرین روز شورای فرماندهی حضور پیدا کند.
مشکلات و دغدغهها، چیزهای دیگری بود که در این گفت و گو مطرح میشد و شهید ضمن سخنرانی برای فرماندهان پدافند هوایی این نکات و خواسته ها را به خوبی میشنید. به اتفاق شهید ستاری برای شورای فرماندهان جاسک رفته بودیم. ناگهان کسی آمد و به من گفت جناب ستاری (در آن موقع سرهنگ بود) دم در ایستاده است و در حال رنگ زدن در و فنسها است. شهید ستاری در آن موقع فرمانده نیروی هوایی شده بود. در کمال ناباوری به آنجا رفتم و دیدم بله، قلم مو گرفته و کارمند نقاش هم آن جا هست.
شهید ستاری کوله پشتی او را پر از سنگ کرده بود و نقاش جلوی پاسدار خانه راه میرفت و خودش هم قلم مو به دست گرفته بود و رنگ میزد. از این رویداد جاخورده بودم، گفتم چی شده؟ شهید ستاری گفت که این نقاش رنگ را بد می زده به طوری که رنگ زیاد هدر میرفت. شهید ستاری هم خواسته بود ضمن اینکه نقاش را تنبیه کند تا که اسراف نکند، به او یاد بدهد که چهطور باید رنگ بزند.
به عنوان همرزم شهید ستاری از ایده های او چیزی به خاطر دارید؟
یکی از صحبتهای وی این بود که ما تحقیق کردیم رنگ اکلیل با نفت اگر قاطی شود، هزینه نهایی کارایی آن برای زنگ زدایی بهتر خواهد بود و قرار است با پرکردن بشکه های 220 لیتری از این ترکیب، نیاز پایگاهها و گروههایی که برای زنگ زدایی نیاز دارند تامین شود.
از ویژگی های شهید، مطلب دیگری برای بیان دارید؟
دقت و مهارت بالا از ویژگیهای دیگر شهید ستاری است؛ وی آدمی بود که اینچنین ابتکاراتی داشتند. در گروه پدافند مشهد شورای فرماندهان را داشتیم و یک نفر به من گفت که تیمسار ستاری در مهمانسرایی در حال ساخت، ماله گرفته و مشغول گچ کاری است. من رفتم و دیدم بله. وقتی او این کار را میکرد، خجالت می کشیدم بروم و بگویم تیمسار این کارها در شأن شما نیست.
متوجه نشدید که چرا شهید چنین کاری کرده است؟
بعدها فهمیدیم که سربازی که این کار را می کرد نرسیده است نهار بخورد و نهارش سرد شده است. شهید ستاری ماله را گرفته و خودش مشغول کار شده است؛ حتی به مسئول آنجا ایراد گرفته است که نباید وقت نهار سرباز بگذرد.
با این وجود شهید آچار به دست بوده اند، آیا حرفه دیگری هم از ایشان سراغ دارید؟
شهید ستاری همه کاره بود و من شنیده بودم در منزل کار نجاری هم می کند. ایشان فرماندهای توانمند بود که با کارهایش به فرماندهان آموزش می داد و خود را به عنوان یک فرد توانمند شناسانده بود.