وضعیت زندگی علی هاشمی به روایت محسن رضایی

یک شب که در قرارگاه نصرت بودم خواستم به اهواز بروم. علی گفت دوست دارد امشب منزل آنها بروم. همراه او به محله حصیر آباد اهواز رفتم و شب را در منزل او به صبح رساندم. زندگی ساده و بی پیرایه ای بود. خبری از تجمل نبود. کسی باور نمی کرد این خانه، خانه یک سپهبد است.

منبع: گمشده من، محمد مهدی بهداروند، سوره مهر، چاپ هفتم، ص 66 و 67

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۵ مهر، ۱۳۹۵ ۸:۴۷ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات شهدا و دفاع مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *