ناگفته های مذاکرات هسته ای از زبان مقامات آمریکایی؛ وقتی اوباما میخواست با روحانی تماس بگیرد نگران بودیم شماره اشتباه باشد
شبکه دوم تلویزیون بیبیسی اخیرا پخش مستندی را درباره دوران ریاست جمهوری باراک اوباما آغاز کرده است. این مستند که تاکنون سه قسمت آن پخش شده “پشت دیوارهای کاخ سفید اوباما” نام دارد و در آن مهمترین اتفاقات دوران ریاست جمهوری اوباما در مصاحبه با مشاوران، نزدیکان، وزرای کابینه و خود او بررسی شده و این افراد و خود رییس جمهور آمریکا توضیح میدهند که چه دغدغهها یا نگرانیهایی در تصمیمگیریها داشتهاند یا به چه دلیل چنین تصمیمهایی را گرفتهاند.
تقریبا نیمی از قسمت سوم این مستند، به توافق هستهای ایران میپردازد. موضوع از آنجا بررسی میشود که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل تهدید به حملات پیشگیرانه برای نابودی برنامه هستهای ایران کرده بود. ریچارد نفیو، مشاور اوباما در امور ایران در این مستند میگوید: “بزرگترین نگرانی ما این بود که اگر اسرائیل احساس کند اوضاع دارد از کنترل خارج میشود، ممکن است خودش راسا اقدام به عملیات نظامی کند.” از این رو باراک اوباما از تیم خود خواست تا رویکردی تازه برای مسئله ایران بیندیشند و مانع از این شوند که آمریکا به جنگ دیگری در خاورمیانه کشیده شود.
اوباما: “ما می دانیم که حمله نظامی یا یک رشته حملات نظامی برنامه هستهای را مدتی عقب نگه خواهد داشت اما مطمئنا باعث میشود ایران تلاش برای رسیدن به بمب اتمی را شتاب دهد.”
جان کری: “استدلال من این بود که اگر بتوان درباره یک برنامه هستهای صلح آمیز مذاکره کرد، در موقعیت بسیار بهتری برای مدیریت این مشکل قرار میگیریم تا اینکه موضوع را به حال خود رها کنید و به سمت یک جنگ احتمالی برویم.”
از این رو ویلیام برنز، معاون جان کری این نکته را برای رییس جمهور آمریکا روشن کرد که یک سیاست محوری آمریکا باید از اساس تغییر کند. یک دهه بود که آمریکا از هر گونه موافقتی با غنی سازی اورانیوم در ایران خودداری کرده بود.
ویلیام برنز: “استدلال من این بود که موثرترین راه برای آغاز مذاکرات جدی این است که روشن کنیم که ما مایلیم احتمال یک برنامه هستهای ملی را بررسی کنیم.”
به عبارت دیگر اگر آمریکا واقعا به دنبال توافقی با ایران بود باید به این موضوع توجه میکرد که چنین توافقی بدون پذیرفتن نوعی از توانایی غنی سازی در ایران ممکن نخواهد بود.
اوباما: “ما میدانستیم این موضوع برای ایران به مسئله غرور ملی و میهنپرستی تبدیل شده است. بنابراین در عین حال که تمام گزینههای خود را حفظ می کنیم، ما که سادهلوح نیستیم، میتوانیم بگوییم بیایید سعیمان را بکنیم. در واقع اگر ما بتوانیم این مسئله را از راه دیپلماسی حل کنیم، بیشتر از خود محافظت میکنیم. در چنین شرایطی چرا نباید این راه را امتحان کنیم؟”
بنابراین اوباما تصمیم گرفت دو نفر از زبده ترین دیپلماتهای خود (ویلیام برنز و جیک سالیوان مشاور امنیتی معاون رییس جمهور) را مخفیانه به ملاقات مقامات ایران بفرستد. رییس جمهور آمریکا از آنها خواست مواظب باشند این فرصت هدر نرود.
ملاقات در عمان و با حضور سلطان عمان انجام شد.
سالیوان: “ایرانی ها سر میز مذاکره آمدند و در واقع میگفتند این سوء تفاهم عظیمی است، ما برنامهای صلح آمیز و فقط برای مقاصد غیر نظامی داریم.”
“سوال این بود چگونه مذاکرات را باید با طرفی پیش برد که شما آنچه را آنها میگویند از اساس قبول ندارید.”
مجید تخت روانچی، مذاکرهکننده ایران: “ایران متهم به تخلف شده بود که از نظر ما ریشه در واقعیت نداشت.”
برنز: “ما این را روشن کردیم که از نظر ما دلایلی برای عدم اعتماد وجود دارد، سابقه زیادی وجود دارد و ایران به تعهدات خود عمل نمیکند.”
مذاکرهکنندگان آمریکایی از ایران خواستند تا اجازه بازدید از تمام تاسیسات هسته ای خود را بدهد اما ایران هم خواستههای خود را داشت.
روانچی: “ما میخواستیم از تحریمها خلاص شویم. از نظر ما این تحریمها ناعادلانه و غیرقانونی بودند.”
سالیوان: “آنچه انها فقط در شش ماه اول میخواستند در واقع لغو میلیاردها دلار تحریم بود. من به آنها گفتم این مذاکرات میتواند همین جا خاتمه پیدا کند چون اصلا موضوع مذاکرات این نیست.”
اما در عین حال مذاکره کنندگان آمریکایی از اوباما خواستند تا اقدامی انجام دهد که دو دهه بی اعتمادی را کاهش دهد.
سالیوان: “ما از او خواستیم که خیلی کوتاه با حسن روحانی رییس جمهور ایران روبرو شود تا در واقع هر دو رییس جمهور بر این مذاکرات مهر تایید زده باشند.”
قرار بود حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در همان روزی سخنرانی کند که باراک اوباما سخنرانی داشت. اما هیچکس نمیدانست این ملاقات چگونه صورت خواهد گرفت و هر بار مقامات آمریکا به قرار دیدار نزدیک میشدند از طرف تهران منتفی میشد. از این رو گفتگوی تلفنی پیشنهاد شد. سالیوان که در زمان این مکالمه در کنار باراک اوباما بود میگوید که خیلی نگران بوده، چون این مکالمه قرار بود با موبایل روحانی انجام شود و نگران بودم نکند شمارهای که او در اختیار داشت اشتباه باشد و کس دیگری در آن سو به رییس جمهور آمریکا پاسخ دهد. پس از این گفتگوی تلفنی اوباما به همکارانش گفت: “این اتفاق واقعا قابل توجهی بود.” وقتی حساب کاربری حسن روحانی در توییتر این مکالمه را تایید کرد خیال سالیوان هم راحت شد. یک ماه بعد دو طرف به پیش نویس یک توافق رسیدند و آن را به ژنو بردند تا با حضور تمام کشورهایی که ده سال بود با ایران مذاکره می کردند آن را نهایی کنند.
ویلیام برنز: “متن توافق پنج شش صفحه بود؛ خلاصه آن این بود که ایران برنامه هستهای خود را از هیچ یک از راههای موجود جلو نبرد و ما هم تحریمها را پیش نخواهیم برد.”
وندی شرمن رییس مذاکرهکنندگان آمریکا از همکارانش خواسته بود تا حد امکان از ارائه جزئیات به دیگران خودداری کنند. وظیفه او این بود بریتانیا، روسیه، آلمان، فرانسه، چین و روسیه را متقاعد کند از توافق محرمانه ایران و آمریکا حمایت کنند. اما برای این کار باید او به نوعی میپذیرفت که آمریکا این پنج کشور را دور زده است.
شرمن: “من گفتم این راه پیش روی ما بود. همه شما روابط دیپلماتیک با ایران دارید و میتوانید با آنها گفتگو کنید اما ما هیچ راهی برای گفتگو با آنها نداریم و این تنها راه ما برای مذاکره با ایران بود.”
ژاک اودیبر مذاکره کننده فرانسه : “ما نمیتوانستیم با این توافق موافق باشیم. برای ما پذیرفته نبود. من حداقل شش هفت اعتراض اساسی به متن توافق داشتم.” سوال این بود که اگر فرانسه اینقدر با این توافق مشکل دارد اسرائیل چه واکنشی خواهد داشت. اما یکماه پیش از این (سه روز بعد از گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی) اوباما فرصت داشت تا نظر اسرائیل را بداند، بنیامین نتانیاهو برای دیدار با او به کاخ سفید رفته بود.
مارتین ایندایک، فرستاده وقت آمریکا به خاورمیانه: “اوباما باید تصمیم میگرفت، آیا او میتواند به نتانیاهو اعتماد کند که این موضوع را فاش نکند؛ آن هم در حالی که اوباما میدانست اسرائیل با هر توافقی که بخشی از برنامه هسته ای ایران را باقی بگذارد مخالفت خواهد کرد.”
“اوباما به نتانیاهو نگفت که چنین مذاکراتی در جریان است؛ در واقع پیشرفت مذاکرات قابل توجه هم بود.”
قرار شد جان کری پیش از رفتن به ژنو برای تبدیل پیشنویس به یک توافق رسمی، در اسرائیل توقف و با بنیامین نتانیاهو گفتگو کند.
ایندایک: “نتانیاهو توافق کرده تا کری را در فرودگاه ملاقات کند.”
“جان کری رسید و با نتانیاهو به اتاقی رفتند. نتانیاهو گفت همین جا منتظرم باش.” نتانیاهو از اتاق خارج شد و به جمع خبرنگاران رفت؛ عبارت “توافق قرن” برای ایران و توافق “خیلی بد” برای جامعه جهانی را همان جا بر زبان آورد و بلافاصله نزد کری برگشت.
جان کری: “من برایش توضیح دادم که ما در مراحل ابتدایی هستیم که ببینیم اصلا چه چیزی امکانپذیر است و هر کاری که انجام بدهیم از اسرائیل و منطقه محافظت خواهیم کرد.”
ایندایک: “نتانیاهو چنان بلند فریاد میزد که ما میتوانستیم صدایش را از پشت دیوار بشنویم، در واقع این وضع مدت زیادی ادامه پیدا کرد.”
بعد از ملاقات، در راه سوار شدن به هواپیما، جان کری به مارتین ایندایک نگاهی انداخت و گفت : “[ملاقات] خیلی ناخوشایندی بود.”
جان کری به محض رسیدن به ژنو باید با فرانسویها روبرو می شد. فرانسه میخواست فعالیت نیروگاه آب سنگین اراک متوقف شود. اسرائیل نیروگاه مشابهی را در سوریه بمباران کرده بود.
ژاک اودیبر، مذاکره کننده فرانسه: “ما باید خیلی محتاط میبودیم جون ممکن بود بعضی وسوسه شوند از زور استفاده کننند که در مورد نیروگاه هستهای بسیار خطرناک است.”
کری قبول کرد پیش نویس اولیه را سختگیرانهتر کند. پیش نویش تغییر یافته به محمد جواد ظریف ارائه شد.
کری: “ظریف به من گفت صبر کن ببینم. این که شما به من دادی با آنچه ما دربارهاش مذاکره کردیم و با هم به توافق رسیدیم فرق دارد.”
ظریف: “برای آمریکا خوب نبود که مذاکرات را از اول دوباره شروع کند.”
ویلیام هیگ، وزیر خارجه وقت بریتانیا: “ظریف مذاکره کننده بسیار خوب و دیپلمات چیره دستی است و وقتی مذاکره کننده خوبی باشید و در چنین شرایطی قرار بگیرید شلوغش می کنید؛ که این کار خیلی مشکلی است، در تهران هیچ راهی برای آن وجود ندارد، اینکه او مجبور نیست چنین کاری را انجام دهد و اگر ما با او توافق نکنیم با چه کسی در آینده می توانیم به توافق برسیم و از این قبیل چیزها.”
از آن سو جان کری تقریبا لحظه به لحظه اوباما را در جریان مذاکرات قرار میداد. جان کری میگوید مذاکرات خوب پیش نمیرفت و او خیلی نگران بود و به باراک اوباما گفت: “آقای رییس جمهور ما مطمئن نیستیم که این افراد اختیار، اراده و توان رسیدن به توافق را داشته باشند.”
جان کری به اوباما گفت ایران تمایلی ندارد تا ساخت و ساز را در نیرگاه اراک را متوقف کند.
بن رودز معاون مشاور امنیت ملی: “اوباما گفت برای من اهمیتی ندارد که آیا آنها جاده میسازند یا دیوار میکشند، برای من مهم این است که آیا ایران برنامه هستهای خود را از طریق نیروگاه اراک به پیش میبرد یا نه. کری گفت میتوانیم بگوییم که هنوز ساخت و ساز در جریان است اما به هیچ وجه ربطی به کار این تاسیسات بعنوان نیروگاه هستهای ندارد. اوباما گفت من هم همین را می گویم. همین خوب است.”
مسئله آخر موضوع غرور ملی بود. ایران میخواست تقلایش برای داشتن برنامه هستهای، تلاش مشروع یک ملت بزرگ قلمداد شود بنابراین اصرار داشت تا در متن توافق، حق غنی سازی به رسمیت شناخته شود.
وندی شرمن: “ایرانیها چهار چیز دیگر هم از ما میخواستند. من گفتم نه، برای ما موضوع تمام شده. کار ما تمام شده، پرونده بسته شده است.”
کری: “من مجبور بودم بگویم که اگر به جایی رسیدهایم که دیگر پیشرفتی حاصل نمیشود مجبوریم مذاکرات را ترک کنیم.”
منبع: انتخاب