«وظیفه ما جنگیدن نیست!»
جواد موگویی، مستندساز نوشت:
دیروز رفتم مراسم رونمایی کتاب «حجره شماره دو» خاطرات ابوالقاسم اقبالیان جانشین فرمانده سپاه قم و مسئول بسیج قم در زمان جنگ. کتابیست روان و خواندنی.
در خاطراتش نوشته:
«وقتی بچهها عالِم یا مسئولی را در جبهه میدیدند شور و شوقشان بیشتر میشد. بسیاری از روحانیون و بزرگان هم خودشان از من میخواستند که به منطقه بروند. با این حال عدهای از روحانیون بودند که طاقت یک شب ماندن در منطقه را نداشتند. یکبار دوسه تا از فضلای حوزه علمیه را به جبهه بردم. شب در مقرمان در اهواز مستقر بودیم. یکی از آنها که خیلی ترسیده بود، با اصرار و التماس به من گفت: «شما رو به خدا ما رو همین امشب برگردون»
به او گفتم: «بزرگوار، این بچههایی که شب و روز زیر آتیش گلوله و خمپارهان، جونشون رو از سر راه نیوردهان.یک شب هم اینجا بمون تا بفهمی این بسیجیا چه سختیهایی رو دارن تحمل میکنن.»
جواب داد:«آقای اقبالیان، اینا وظیفهشونه که بجنگن. من هم وظیفهم اینه که درس بخونم. آقای منتظری گفته در آینده مجتهد میشم»
کنجکاو شدم که این روحانیِ شاگرد آیتالله منتظری چه کسی بوده؟!
حدس میزدم! شباهتهایی با خاطرهای دیگر در ذهنم بود. اما از خود آقای اقبالیان پرسیدم. جواب نداد! گفتم حدسم آقای سیداحمد خاتمی است. درسته؟
با تاسف به علامت تایید سری تکان داد.
به نویسنده اعتراض کردم که چرا نام آقای خاتمی را حذف کرده است؟! جواب درستی نداشت. یحتمل از روی ملاحظهکاری بوده. اما تاریخ را باید شجاعانه روایت کرد.
احمد خاتمی متولد ۱۳۳۹ است. یعنی در ابتدای جنگ ۲۰ساله و در پایان جنگ ۲۸ ساله بوده است.
خاتمی دوسال پیش در واکنش به حادثه تروریستی مراسم رژه در اهواز گفته بود: «از برکتهای خداوند در انقلاب باز بودن باب شهادت است، شهادتی که ۴۰ سال است فرهنگ آن این کشور را حفظ کرده است.»
احمد خاتمی اکنون امام جمعه موقت تهران، عضو شورای نگهبان، هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و… است.
یکبار دیگر عبارت ایشان را با هم بخوانیم:
«از برکتهای خداوند در انقلاب باز بودن باب شهادت است… »!
منبع: حجره شماره دو؛ خاطرات ابوالقاسم اقبالیان، بکوشش رضا یزدانی، ص۲۴۲-۲۴۳