پاسدارانی که بیشتر معلم بودند.

حمید قزوینی به مناسبت روز پاسدار در کانال تلگرامی اش نوشت: سال‌های اول انقلاب، فضای فرهنگی جامعه به شدت متاثر از دو پدیده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود.
آن روزها همه جا صحبت از عمل به تکلیف و دفاع از نظام و کشور بود و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یکی از مظاهر اصلی ایثار و شجاعت به شمار می‌آمدند.
بالطبع، هروقت سخنی از سپاه و خدمات آن به میان می‌آمد، همان ویژگی‌ها در بسیاری از ذهن‌ها تداعی می‌شد.
یکی از آن چهره‌ها، «شهید محسن کربلایی» است که همیشه نام و سلوک او برای من، ‌الگوی یک پاسدار نمونه بوده است.
او را به دلیل دوستی و همکاری یکی از برادرانم در مسجد «حاج عبدالله» تهران، و در برخی اردوهای فرهنگی که برای جوانان و نوجوانان منطقه جنوب غرب تهران برگزار می‌کرد، دیده بودم. از نگاه آنان که او را دیده‌اند، «آقا محسن» (آنگونه که دوستانش صدایش می‌کردند) یک فرمانده بزرگ و قابل احترام و در عین حال یک معلم تمام عیار بود.
او عضو سپاه بود اما بخش مهمی از وقت خود را صرف معلمی و فعالیت فرهنگی و آموزشی در مدارس جنوب غرب تهران می‌کرد و برای فعالیت فرهنگی و اجتماعی جوانان و دانش‌آموزان تلاشی خیره کننده داشت. نمی‌دانم آن روزها چقدر درآمد ماهانه داشت اما می‌دانم که همه زندگی خود را وقف جوانان و نوجوانان کرده بود. شاگردانش شیفته او بودند و هنوز هم دل در گرو آموزهای او دارند.
اخلاق نیک و چهره‌ آرام و روحیه‌ متواضعانه و نگاه نافذ و ذوق عالی او که موجب می‌شد به تبعیت از پدرش مرحوم «حاج نادعلی کربلایی» گاهی شعر هم بسراید، هیچگاه از ذهن آنانکه لختی با او بوده‌اند کنار نمی‌رود.
«آقا محسن» در امور نظامی نیرویی نخبه بود و تاثیری تعیین کننده در مقابله با گروهک‌های خشونت طلب و برنداز ضد انقلاب داشت اما گرایش فرهنگی او موجب می‌شد تا شاگردان و اطرافیانش بیشتر به سمت کار فرهنگی سوق یابند. به همین دلیل، تشکیل مراکز فرهنگی و حضور در آن‌ها برایش از کار سیاسی و نظامی جذاب‌تر بود. او و بسیاری از نیروهای سپاه در آن سالها صرفا برای انجام تکلیف وارد این نهاد شدند و حضور در سپاه جنبه شغلی برایشان نداشت. همانان که بیشتر روحیه معلمی داشتند و در مدرسه عشق ماندگارترین کلاسهای اخلاقی را آفریدند.
محسن کربلایی سال 61 در عملیات فتح المبین شهید شد و دو برادر دیگرش «مجید» و «حسین» هم پس از او به کاروان شهیدان پیوستند.
از آن زمان تا امروز هر وقت واژه پاسدار به گوشم می‌رسد، همان چهره دوست داشتنی و سلوکش در ذهن من زنده می‌شود.
خوشا به حال آنانکه از نزدیک با او همکاری و انس داشتند.

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۳۱ فروردین، ۱۳۹۷ ۱:۱۶ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات شهدا و دفاع مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *