آیا سخنان تحریک آمیز امامخمینی در آغاز جنگ مؤثر بود؟
جعفر شیرعلی نیا در کانال تلگرامی اش نوشت: اولین سخنانی که آیتالله خمینی پس از پیروزی انقلاب علیه صدام گفت در فروردین 1359 بود. حدود پنج ماه قبل از شروع جنگ. 19 فروردین59 همزمان با ایجاد درگیریهای مرزی و اخراج گسترده ایرانیهای مقیم عراق توسط صدام گفت: «امیدواریم که نابودی سرسپردگانی مثل سادات و صدام حسین به زودی انجام گیرد… ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همهچیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید… ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست امریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید.»
در اینکه در ماههای پیش از آغاز جنگ در ایران و عراق سخنان و رفتارهای تحریکآمیز وجود داشته است شکی نیست. پاسخ آیتالله خمینی به پیام تبریک حسن البکر (رئیسجمهور عراق قبل از صدام) در فروردین 58 خالی از تحریک نیست. حسنالبکر چند روز پس از رفراندوم جمهوری اسلامی پیام تبریکی برای امام فرستاد و امام در جواب از پیامش تشکر کرد اما نکتهای دیگر هم در پیام بود: «نهضت انفجاری ایران در اثر دیکتاتوری و اختناق و فشار رژیم پهلوی هشداری بود برای همه مستکبرین در مقابل مستضعفین… عاقبت اختناقها انفجار است.» یا اینکه ٢6 آذر 58 در مصاحبه با خبرنگاران خارجی گفت: «اگر سرنیزه را از این ملتها بردارند، از عراق بردارند، از – نمیدانم – ترکیه بردارند، از جاهای دیگر بردارند، همه یکصدا با ما موافقند. سرنیزه جلو را گرفته است. منتها ایران سرنیزه را شکست. ایران ایستاد.»
سخنانی که مشابهش را چند بار دیگر هم گفت.
اما باید به این نکته توجه داشت که آنچه یک جنگ را قطعی میکند ارادهای قوی و قطعی برای آغاز جنگ است و آنچه از جنگ جلوگیر میشود نشاندادن قدرت و عواقب سخت جنگ به طرفی است که ارادهی آغاز جنگ دارد.
به گفتگوهای دیپلماتیک حتی اگر ظاهری دوستانه داشته باشد نمیتوان دل بست. شهریور 58 یک سال قبل از آغاز جنگ که هنوز دولت موقت سرکار بود و سفارت آمریکا نیز اشغال نشده بود، دکتر یزدی وزیر خارجه ایران با صدام رئیسجمهور تازهی عراق در حاشیه اجلاس غیرمتعهدها در هاوانا دیدار کرد. یزدی با واسطه صلاح عمر علی نماینده دائم عراق در سازمان ملل دیدار و مذاکرهای با صدام انجام داد. صلاح که در این دیدار حضور داشت سال ٢٠٠٣ در گفتگو با شبکه الجزیره از گفتگویش با صدام پس از این دیدار نکات جالبی گفت.
او که از نتیجه دیدار راضی بود میگوید به صدام گفته است از اینکه به زودی مشکل دو کشور حل میشود خوشحال است. صدام به او گفت که دیپلماسی او را خراب کرده است؛ «کدام صلح؟ کدام حل مشکل بین ما و ایران؟ صلاح، این فرصت شاید در هر قرن یکبار اتفاق بیفتد. اهواز را از ما گرفتند، شطالعرب را از ما گرفتند، به ما تعدی کردند، تهدیدمان میکنند. الان ما فرصت مناسب داریم. آنها فروپاشیدهاند، ارتششان تکهپاره است، نیروهایشان پراکنده شده، بین خودشان درگیرند، برخیها برخی دیگر را میکشند، الان فرصتی تاریخی داریم که حقمان را بازگردانیم. و این را به تو میگویم، خودت را بهعنوان نماینده عراق آماده کن. میخواهم بروم و به آنها ضربتی بزنم که همه صدایش را بشنوند.»
سید حسین نصر قبل از انقلاب (انتهای آبان سال57) به همراه فرح پهلوی در سفر عراق و دیدارش با صدام (معاون رییسجمهور وقت) و دیدار پرحاشیهاش با آیتالله خویی حضور داشت. او میگوید صدام از ملکه حال شاه را پرسید و گفت به برادرم شاه بگویید تانکها را به خیابان بیاورند و معترضان را سرکوب کند و جمله عجیبی هم گفت: «بهتر این است که سیصد نفر الان بمیرند تا یک میلیون ایرانی و عراقی بعدا بمیرند.»
نشانههای دیگری نیز از اراده قطعی صدام برای آغاز جنگ از مدتها قبل وجود دارد.
هرچند شاید در آن هنگامه اگر سخنان تحریکآمیز گفته نمیشد بهتر بود اما اینها و فراتر از آن هیچگاه باعث آغاز جنگ نمیشود. همچنان که همواره سخنان تحریکآمیز میان کشورها وجود دارد اما جنگی در نمی گیرد. از سوی دیگر آن روزها فعالیتها و سخنان تحریکآمیز و ایجاد درگیریهای مکرر مرزی از سوی عراقی ها بیشتر بود و عراق مقدمات جنگ را اماده کرده بود.
نکتهی مهم پیش از آغاز جنگ جدی نگرفتن تهدید عراق و به کار نگرفتن تلاش کافی برای جلوگیری از جنگ بود که در موقعیت دیگری به آن میپردازم.
پیونشت:
– سخن آغازین امام: صحیفهامام، جلد 12،ص 233 و 234
– پیام امام به حسنالبکر: صحیفه امام، جلد 7،ص 32
– مصاحبه امام با خبرنگاران خارجی: صحیفه امام، جلد 11، ص 290
– سخنان صلاحعمرعلی از فیلم مصاحبه او با الجزیره (برنامه شاهدعلیالعصر) ترجمه شده است.